مثل جامه
مادرها وقتی که می بینند جامه ولباس طفل تنگ است آن راازتن کودک بیرون میکنند ولباس بزرگ ترومناسب تری تنشان می کنند . کودک نمیداند وگریه میکند، امامادرکار خودش رامیکند .
مرگ چیزی شبیه تغییرجامه است ؛ تبدیل جامه ی نامناسب به جامه ی مناسب .
چیزی شبیه تعویض گلدان است . گلدان هاگاهی کوچک اند ؛ به همین خاطر ،گل که رشد میکند وبزرگ میشود ، گلدان کوچک ترک میخورد ومیشکند . گل دیگرآن قدربزرگ شده که درآن گلدان جای نمیگیرد ، گلدان بزرگتری میخواهد .
مرگ تغییرگلدان است . این تن ماگلدان است ، گلدان روح وروان ما .
پس مرگ پوسیدن نیست ، ازپوست درآمدن است ، پوست انداختن است .
مثل بذردرخاک کاشته شده که پوست می اندازد وازخاک سربرمیکشد .
کدام دانه فرورفت درزمین که نرست
چرابه دانه ی انسانت این گمان باشد
( حجة الاسلام رنجبر)
دین مداری درعصرغیبت
حضرت عبدالعظیم حسنی به نقل از امام جواد علیه السلام ، ازپدرش ، ازپدرانش از امیرالمومنین علیه السلام نقل میکند که فرمود:
برای قایم ما، غیبیتی است که زمان آن به طول خواهدانجامید . من شیعیان رامیبینم که درغیبت اومانندگوسفندان که درجستجوی چراگاه به این طرف وآن طرف میروند، سرگردان اند. بدانید که هرکس ازشیعیان مادرغیبت امامش بردین وعقیده خودثابت بماندودلش ازطول غیبت سخت نگردد،اودرروزقیامت بامن ودردرجه من خواهدبود.
سپس فرمود: قایم ماهرگاه قیام نماید، بیعت هیچ کسی رابرگردن ندارد ، وبه این خاطراست که ولادت اوازمردم ، پنهان می ماند ووجودش از دیده ها غایب میگردد.
” حکمت نامه حضرت عبدالعظیم ص 92 ح 28″
شبه پیامبرمیلادت مبارک
یاد ولادت عزیزحسین (علیه السلام) علی اکبر، مرابه یاد گریه های شبانه حسین (علیه السلام) درمرگ (شهادت)پیامبر انداخت که ازهمه بیتاب تربود هرچندکه کودکی بیش نبود . آن قدرگریست وقلبش جراحت یافت که تابزرگی هم التیام نیافت وازاین همه بیتابی ، خدا؛ شبیهی ازپیامبررابعدهادردامانش گذاشت تاجگرسوخته اش بدان التیام بیابد .
عجیب بوداین شباهت ، آن قدرکه به محض تولدش بوی پیامبردرفضای خانه پیچید وهمه دوباره انگشت حیرت به دندان گزیده شبه پیامبررامی نگریستند که بزرگ وبرومند میشودعلیِ اکبرِ حسین (علیه السلام)
گذشت تاکربلا؛ قصه شباهت دوباره تکرارشد ، آنگاه که پدربه وقت لباس رزم پوشاندن علی اش که چون دامادی را به حجله می فرستند مهیای میدان میکرد ، نزدیکترین ،محبوبترین ودوست داشتنی ترین هدیه رابرای معاشقه باخدا ؛ کمربند “ادیم” یادگارِمانده ازپیامبررا برکمرفرزندش که شبه پیامبربود، محکم میکردو به وضوح کمرخودش انحنا میگرفت ، به پسر گفت : پیش رویم ، مقابل چشمانم راه برو؛ پسرگام برداشت آن گونه که ماه درآسمان راه میرود .
وحسین (علیه السلام) سربه آسمان بلندکرد وگفت : شاهدباش خدای من ؛ جوانی رابه میدان میفرستم که شبیه ترین خلق به پیامبرتوست درصورت ، سیرت، درکردار، درگفتار، حتی درگامهای رفتار. توشاهدی خدای من که هرباربرای پیامبر دلتنگ میشدیم ؛ هربارجای خالی پیامبرجانمان رابه لب میرساند وهربارآتش عشق پیامبر، خرمن دلمان رابه آتش میکشید به این جوان نگاه میکردیم ؛ به این که اکنون پیش روی توراه میرود ودربسترنگاه تو راهی میدان میشود.
علی اکبروارد میدان شد ، باعمامه سحاب برسرپیچیده ، تحت الحنک به گردن بسته ، باجلال وجبروت ، استواری وصلابت ، خلق وخوی محمدی اش وهمه صفات بی نظیرش .
آنگاه فغان ازسپاه دشمن برخاست که والله این رسول الله است ؛ این پیامبرخاتم است درقله شباب وجوانی .
هول دردل ابن سعدافتادکه سوارراخوب میشناخت ، فریاد زد : که اینجا کجاوپیامبرکجا؟ عقلتان کجارفته ! امادرسپاه ملتهب ولرزان ، طنین صدامی پیچیدکه ؛ کورشوم اگراین پیامبرنباشد که من باهمین دوچشم محمد ( صلوات الله علیه )رادیده ام . مارابه جنگ با پیامبر آورده ای ! باجنگ او ماراچه کار؟
صدای ابن سعدبه استهزای یاران بی بصیرتش بلندشدکه : بیدارشوید ازاین خواب وهم ! این که پیش روی شماست علی اکبرحسین (علیه السلام) است . همان که برای قتلش جایزه ای کلان معین کرده اند و شد آن چه که توخوب ترمیدانی ….
امامان درآیه نور
درتفسیر البرهان وتفسیر نور ازجابربن عبدالله انصاری روایت شده که فرمود: داخل مسجدکوفه شدم دیدم امیر المومنین صلوات الله علیه باانگشت چیزی مینویسدوتبسم میکند. عرض کردم یاامیرالمومنین چه موجب خنده شماشده ؟ فرمود: درشگفتم ازکسی که این آیه رامیخواند ولی به معنی آن به طورشایسته معرفت ندارد. عرض کردم : کدام آیه یاامیرالمومنین ؟ فرمود:
الله نورالسموات والارض مثل نورکمشکوة ( مشکات محمد (صلی الله علیه واله ) است ) فیهامصباح ( مصباح من (علی علیه السلام) هستم ) فی زجاجة (حسن وحسین میباشند ) کانه کوکب دری (علی بن الحسین است ) یوقدمن شجرة مبارکة (محمدبن علی است ) زیتونة (جعفربن محمداست ) لاشرقیة (موسی بن جعفراست ) ولاغربیة ( علی بن موسی است ) یکادزیتهایضیء(محمدبن علی است ) ولولم تمسسه نار( علی بن محمداست ) نورعلی نور(حسن بن علی است ) یهدی الله لنوره من یشاء ( قایم مهدی است ) ویضرب الله الامثال للناس والله بکل شیء علیم . آیه 35سوره نور