baran

میتوان زیر باران گام برداشت و تا خدا پرواز کرد
  • جستجو 
  • بانوی گیسوحنایی نور نیمه شعبان 
  • تماس  
  • ورود 

فاطمه معصومه (س) درکلام معصوم (ع)

19 دی 1395 توسط طيبه قيدي
فاطمه معصومه (س) درکلام معصوم (ع)


از آنجا که معصومین علیهم السلام دارای علم وسیع الهی هستند و نیز از جهت روحی و معنوی در بالاترین درجات، اینان از هر کسی بهتر می توانند درباره شخصیت های معنوی همچون فاطمه معصومه علیهماالسلام سخن بگویند؛و اگر ایشان از کسی تعریف و تمجید نمایند نشان از شخصیت والای تعریف شونده دارد.

از جمله کسانی که چندین امام معصوم در حول شخصیت‌اش سخن گفته اند حضرت فاطمه معصومه دخت امام موسی بن جعفر علیهم السلام است. امام صادق، امام رضا و امام جواد علیهم السلام در مقام و منزلت ایشان کلمات قابل توجهی دارند. با کمی تأمل در این کلمات نورانی به خوبی می توان به شأن بالای حضرت معصومه علیهاالسلام پی برد.

از زبان مبارک صادق آل رسول
از امام صادق علیه السلام در خصوص حضرت معصومه چندین روایت نقل شده است که شاید به جرأت بتوان گفت از سوی این امام همام درباره غیر ایشان چنین تعابیری گفته نشده است.
الف. وجوب بهشت برای زیارت بانو: «ان لنا حرما و هو بلدة قم و ستدفن فیها إمرأة من اولادی تسمی فاطمة فمن زارها وجبت له الجنة».
برای ما حرمی است و آن شهر قم است و به زودی دفن می شود در آن سرزمین زنی از اولاد من به نام فاطمه ، پس هر کس او را زیارت کند بهشت برای او واجب خواهد شد.
ب. شفاعت همه شیعیان: سید عالم شهید مرحوم قاضی نورالله شوشتری نقل فرموده است که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: «آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است و برای رسول خدا صلی الله علیه و آله حرمی است و آن مدینه است.

بعد فرمود: «تقبض فیها امرأة من ولدی و اسمها فاطمة بنت موسی تدخل بشفاعتها شیعتی الجنة باجمعهم». در سرزمین قم زنی از فرزندان من که نام او فاطمه و دختر موسی بن جعفر است از دنیا خواهد رفت و شیعیان من همگی به برکت شفاعت او داخل بهشت خواهند گردید.
دارا بودن مقام شفاعت نشان از داشتن وجاهت نزد خداوند است؛ زیرا خداوند در قرآن فرموده است شفاعت نمی کند مگر آنکه خدا از او راضی باشد؛ «وَ لا یَشْفَعُونَ‏ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى‏ وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ » (٢٨/انبیاء).
‌پس اگر کسی دارای مقام شفاعت باشد نشان از این دارد که خداوند از اعمال او در دنیا راضی است.
از طرفی منظور امام صادق علیه السلام از اینکه فرموده اند: «فاطمه معصومه تمامی شیعیان من را شفاعت می کند» چیست؟ به نظر می رسد معنایش این باشد که شفاعتی که قرار است خود حضرت آن را اعمال کنند به خاطر مقام ویژه ای که در این دختر می بینند به ایشان محول می کنند. و این چه مقام بالایی است که امام صادق علیه السلام مقام شفاعت خویش در قیامت را به حضرت معصومه علیهاالسلام تفویض کرده اند!
و اینکه تمامی شیعیان را شفاعت می کند نشان از وسعت روحی ایشان است. زیرا هر شفاعت کننده ای نیز به اندازه مقام خویش قادر است دیگران را شفاعت نماید و این وسعت شفاعت از سوی فاطمه معصومه علیهاالسلام نشان از وسعت مقام و منزلت ایشان نزد خداوند دارد.
حضرت معصومه
اگر کسی بگوید: «شاید منظور از شیعیان کسانی اند که در عمل پیرو واقعی امام صادق علیه السلام هستند نه هر کس که ادعای شیعه بودن دارد، که باید به او محب و دوستدار اهل بیت علیهم السلام گفت نه شیعه واقعی»؛ باز با این فرض نیز جلوه ای دیگر از مقام حضرت معصومه علیهاالسلام را نشان می دهد که ایشان دارای مقامی است که شفاعت پیروان واقعی با آن که خود دارای منزلت اند به دست اوست. یعنی آنان نیز اگر جایی از قیامت دچار مشکل شدند حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام به کمک آنان خواهد آمد.
از زبان عالم آل رسول
عن سعد بن سعد، عن ابی الحسن الرضا علیه السلام‏ قال:
« سألته عن زیارة فاطمة بنت موسى علیه السلام قال: من زارها فله الجنة »

حدث علی بن ابراهیم، عن ابیه، عن سعد، عن علی بن موسى الرضا علیهما السلام. قال: «یا سعد عندکم لنا قبر»؛ قلت: جعلت فداک، قبر فاطمة بنت موسى؟ قال: « نعم ! مَن زارَها عارفاً بحقِّها فله الجنة ».
امام رضا علیه السلام خطاب به سعد فرمودند: ای سعد! در نزد شما از ما اهل بیت قبری است.
عرضه داشتم: فدای شما شوم! منظورتان قبر فاطمه دختر موسی است؟
حضرت فرمود: بله؛ هر کس او را زیارت کند در حالی که به حق وی معرفت داشته باشد برای او بهشت است.

جایگاه حضرت معصومه علیهاالسلام تا این حد است که اگر کسی با معرفت به وی او را زیارت کند اهل بهشت است. همانگونه که حضرت علی بن موسی الرضا در زیارتنامه خواهرشان چنین می فرمایند:
« و ان لا تَسلُبنا معرفتکم » .
از خداوند می خواهد که معرفت نسبت به فاطمه معصومه علیهاالسلام را از ایشان نگیرد. یعنی گویا معرفت به ایشان همان معرفت به اهل بیت علیهم السلام است که از شرایط سعادت ابدی است.

از زبان باب المراد
عَنِ ابْنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: « مَنْ‏ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِی‏ بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ ».
حضرت محمد بن علی الجواد علیهماالسلام درباره زیارت عمه شان فاطمه معصومه علیهاالسلام فرمودند:
هر کس قبر عمه ام را در قم زیارت کند بهشت برای اوست.

تعبیری بلند
در پایان باید گفت جا دارد با چنین تعابیر بلندی نسبت به مقام حضرت معصومه علیهاالسلام که در زیارتنامه ایشان نیز به آن اشاره شده است که « فأن لک عندالله شأن من الشأن »؛ نسبت به کسب معرفت به ایشان عنایت بیشتری شود تا از اثرات معرفت به ایشان برخوردار شویم.

شهادت بانوی جلیل القدر تسلیت باد

 نظر دهید »

امام مسلمین سفارش رحمت ومحبت به همه خلایق را کرده

07 دی 1395 توسط طيبه قيدي

این روزها سخن از حقوق بشر است و هزاران ادعای روشنفکری و هزاران ایسم و مکتب صلح طلب قلابی  و داعیه رحمت و محبت کشورهای غربی اما باید واقعیت محبت ورحمت را در اسلام دید ودر حکومت اسلامی آنجا که عادلترین حاکم وقت در عهدنامه مالک اشتر نوشت .

فرمود:

 ای مالک! با مردم، اين چنين رفتار كن. خوب گوش كنيد، بفهميد، درک كنيد. اين را دنيا بايد گوش كند و بفهمد. فرمود: ای مالک همه كسانی كه رعيّت تو هستند، از دو طائفه بيرون نيستند؛ يا برادر تو‌اند در دين، يا شبيه تو‌اند در خَلق. حالا ببين با كفّار عملش چيست؟
رفتارش با كافر چيست تا برسد به مسلمان! فرمود: مالک! در قلبت رحمت، محبّت و لطف نسبت به همه داشته باش، حتی كفّار! اين است حكومت اسلام! اين است حكومت علوی!
پنج مطلب فرمود که عقل مبهوت است. فرمود: رحمت. دوم: محبت. سوم: لطف. چهارم: عفو. پنجم: صفح. نسبت به همه، چه مسلمان، چه كافر، چه يهودی، چه نصرانی. مبادا در قلمرو مملكت تو نسبت به يک كافری كمترين تعدّی شود. دنيا بايد برای گوينده‌ی اين كلام عزا بگيرد. اسرار اين بيان را بزرگانی مثل شيخ انصاری، بايد بفهمند.
خوب دقت كنيد! يعنی در مملكتی كه لوای اسلام و حكومت علوی بر سر پاست، بايد با تمام افراد آن مملكت، حتی كفّار با رحمت و محبت و لطف و عفو و گذشت برخورد کرد.
ای مالک، رعيّت زلل دارد، علل دارد.
ای مالک، رعيّت لغزش دارد چه عمد، چه خطا. اگر انجام دادند، تو با آنها جوری رفتار كن كه توقع داری خدا با تو رفتار كند.

 حالا برای چنین كسی تمام دنيا بايد سرتعظیم فرود آورد  يا نه؟

 

 

 

 نظر دهید »

بشناس وبشناسان ارکان کمال بشرامام حسن علیه السلام را

07 دی 1395 توسط طيبه قيدي

… ما نشناختيم اهل بیت (ع) را! حسرت اين است: عمر گذشت نفهميديم چه داريم! گوهري داشتيم و نشناختيم و مرديم!
مردي با خنجر خون‌آلود از خرابه بيرون آمد، مردم ريختند در خرابه، ديدند يکي در خاک و خون دست و پا مي‌زند.مرد را با خنجر خون‌آلود گرفتند. گفتند: تو در اين خرابه چه مي‌کردي؟ گفت: در اين خرابه اين مرد را کشتم. بردند با خنجر خون‌آلود در محضر امير المؤمنين؛ اقرار کرد: يا علي! کشتم اين مرد را.دستور داد ببريدش براي قصاص. تا بردند يکي دوان دوان آمد، گفت: دست نگه داريد. شمشير را متوقف کردند که گردنش را بزنند. گفت: قاتل منم؛ او را به ‌خطا گرفتيد. مردم وا ماندند؛ او مي‌گويد: من قاتلم؛ اين مي‌گويد: من قاتلم. برگشتند، هر دو را آورند در محضر اميرالمؤمنين.
خود سير مطلب حکمتي دارد، خودتان دقت کنيد! بعد که آوردند… مسئله دو اقرار؛ هر دو اقرار متنافيين؛ هر دو اقرار علي النفس؛ مورد اقرار يکي. اين معضله چه جور بايد حل بشود؟
آن کسي که باب مدينه‌ي علم است به اتفاق عامه و خاصه، گفت: هر دو را ببريد نزد فرزندم حسن بن علي، تا او نظر بدهد.
کسي که امير المؤمنين، ‌مرجع اولين و آخرين، به او ارجاع بدهد، بايد فهميد او کيست!
هر دو را آورند پيش حضرت مجتبی؛ واقعه را گفتند؛ اين يکي مي‌گويد: من کشتم؛ اين ديگري آمده، مي‌گويد: او نکشته، من کشتم. فرمود: هر دو را آزاد کنيد؛ ديه‌ي آن مقتول را از بيت المال بدهيد. بعد که اين بيان را کرد…
اين را که مي‌فهمد که او چه کرد! باز حيرت اندر حيرت است! هر دو مقرّ، اما هر دو آزاد! خوب، دم نبايد هدر بشود، آن هم از بيت المال. اين است که بايد به مسند خاتم، چنين کسي بنشيدند! اينجا است که خون گريه کنيم کم است که همچو کسي بنشيند و معاويه روي منبر به پدر او ناسزا بگويد! اين است که قلبها جريحه‌دار است! اين است که کسي درک نمي‌کند مصيبت چقدر بزرگ است!
بعد که واقعه به اينجا رسيد، امير المؤمنين فرزندش را احضار کرد؛ پرسيد: مستندت چيست؟
خلاصه، مطلب اين است: هر دو اقرار کرده‌اند، يکي نافي، يکي مثبت. اين جور حل مسئله به چه حساب است؟ همه‌ي اينها مقدمه‌ي اين است که مردم بفهمند جانشين بعد از او کيست! از آن وقتي که دستور مي‌دهد «أقيدوه»؛ ببريد به قصاص تا منتها، مقدمه‌ي اين است که نشان بدهد به مردم که آن کس که بايد بر اين مسند، به جاي من، بنشيند، بايد همچو کسي باشد.
پرسيد از فرزندش که اين ‌حکم را که کردي به چه حساب؟ او به کسي که خودش صاحب علم الکتاب است، گفت: پدر اين شخص کسي را کشته و لکن کسي را هم إحياء کرده. به آن قتل مستحق قصاص است؛ به اين إحياء مستحق عفو است. آن قتل و اين إحياء با هم تزاحم مي‌کنند. بعد از تزاحم، نوبت مي‌رسد به حل مشکل، هر دو بايد آزاد بشوند. به قانون عدم ذهاب دم مسلم هدرا، بايد ديه داده بشود، ديه هم در چنين موقعي، چون مصلحت عام است، بايد از بيت عام ادا بشود.
«الله أعلم حيث يجعل رسالته».
علم همچو علمي است! احاطه‌ي به دقائق همچو احاطه‌‌اي است! اين جلوه علمش!
ارکان کمال بشر چهار رکن است: يک رکن علم است؛ يک رکن حلم است؛ يک رکن شجاعت است؛ يک رکن کرم و سخاوت است. علم همچو علمي!
حلم چه حلمي است؟! حلم حلمي است که وقتي جنازه‌اش را برداشتند، مروان آمد پايه‌ي تابوت را گرفت. پرسيدند: تا زنده بود، خون به دلش کردي! حالا بعد از شهادتش، پاي جنازه‌اش اين چنين آمده‌اي. گفت: خون به دل کسي کردم که حلمش به اندازه‌ي جبال عالم بود! آن علم! اين حلم!
کرم چه کرمي است؟! ‌‌اي حسن بن علي! چه بايد گفت؟! تمام بزرگان عامه و خاصه، همه اين روايت را نقل کرده‌اند: اشبه الناس برسول الله حسن بن علي بن ابي طالب است. اشبه الناس برسول الله!
همه‌ي صحاح عامه متفقاً، حديث صحيح از نظر عامه، تا برسد به خاصه! شرح داستان زياد است:
ديد يک غلامي نشسته، سگي مقابلش، گرده ناني دارد، يک لقمه خودش مي‌خورد، يک لقمه را به اين سگ مي‌دهد. ايستاد و تماشا کرد؛ کار اين غلام را ديد. بعد پرسيد: تو که هستي؟ گفت: غلامي هستم، مولاي من صاحب اين باغ است. فرمود: اينجا بنشين، تا من برگردم. رفت و برگشت، تا آمد غلام را صدا زد؛ غلام برخواست، گفت: تو را از مولايت خريدم. ايستاد گفت: سمعاً و طاعةً يا ابن رسول الله! فرمود: خريدمت اما آزادت کردم‌؛ اين باغ را هم خريدم، به تو بخشيدم. اين ‌هم کرمش است!
آن علمش! آن حلمش! اين کرمش! آن وقت مصيبت اين است:
پسر هند جگرخوار، ملعون روزگار، آن کسي که صفحات اعمال ننگين او، به قدري است که قابل حد و حصر نيست، چنين کسي بر مسند بنشيند و چنان کسي پاي منبر او بنشيند.
اين زندگي تمام شد، منتها کرم تنها اين نبود! آني که محير العقول است، اين است:
وقتي پاره‌هاي خون دل ميان تشت ريخت، برادرش سيد الشهداء آمد، کنارش نشست.
امام حسن را بشناسيد و بشناسانيد!
سيد الشهداء پرسيد: برادرم چه کسي با تو اين کار را کرده؟ به برادرش حسين بن علي گفت: از من نپرس! کسي که با من اين کار را کرده، من مي‌شناسم، اما هرگز ابراز نخواهم کرد!
اي مظهر ستار العيوب! يا حسن بن علي! کسي که اين جور پرده‌ي عيب قاتلش را بپوشد، آيا اين جود و کرم با دوستانش چه خواهد کرد؟!

(قسمتی از سخنرانی ایت الله وحید خراسانی مدظله )

 نظر دهید »

مجموعه ای کامل دردعایی کوتاه...

23 آذر 1395 توسط طيبه قيدي
مجموعه ای کامل دردعایی کوتاه...

در صلوات یک مجموعه  کامل عقیدتی نهفته است : 1- اصل توحید ،  2- اصل نبوت ، 3- اصل امامت ، 4- اصل معاد

چراکه ارادت درونی به اهل بیت است (تولی) و انجام دادن و عامل بودن به یک آیه قرآن است ( مودت ) و اگر این صلوات به دو بیان دیگر ختم شود یعنی عجل فرجهم و اهلک اعدائهم هم مهدویت را دربر میگیرد وهم تبری را .

این کامل ترین دعاست که ازطرف خدا اعلام شده واز طرف مردم برای رحمت فرستادن برای حبیب خدا واهل بیتش فرستاده میشود ونه فقط مردم که خود باری تعالی وملائکه اونیز فرستنده این رحمتند دلیل گفته ام وجود روایتی است از سید الاوصیا علی مرتضی علیه السلام وقتی فرد یهودی از اوپرسید :

آیا رسول اکرم (صلوات الله) نیز فضیلت دارد مثل حضرت آدم (علیه السلام) که ملائکه سجده کردند برایش؟!

وحضرت جواب داد :

حق همین است که گفتی ، اما اگر خدا به ملائکه دستورداد که سجده کنند چون او (آدم نبی الله) ظرفی بود که حقیقتی درآن بود وامر خدا راسجده کرد وتکریم وتهنیت بود مثل سلام انسان به انسان واعتراف باشد که آدم علیه السلام صاحب فضیلت است در برابرملائکه .

حضرت آدم نقش ظرف است ودستورخدابود ، ولی به برترازآن به رسول اکرم (صلوات الله) داده ؛ بلکه خودش درود می فرستد برپیامبر وامرکرده که ملائکه ومردم وجمیع خلایق تاآخر عمر درود بفرستند .

{خودخداهم یک کار برای پیامبر انجام میدهد وهیچ کس نیست که درحیات ومماتش درود بفرستند ودربرابر این درود 10 حسنه  و10 درود دریافت نکند یک تضمین صددرصدی است برای ما.  چراکه دربرابر درود جواب سلام ودرود نبی خداست همان نبی که درسلام کردن گوی سبقت راربوده بود … واین جواب سلام رسول خدا چه برکتی را به زندگی آدمی میدهد وچه سلامتی را با خود می آورد !یاالله … درثانی خدا دعای مردم را منتظر نگه میدارد تا به هنگام این درود ودعا بر رسولش ارسال شود که برتراست وچه امتیازی بالاترازاین که به خاتم الانبیا محمد مصطفی (صلوات الله )داده شده .}

 الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم واهلک اعدائهم

 

 

 نظر دهید »

تفسیر اذان اززبان مولای متقیان

20 آذر 1395 توسط طيبه قيدي
تفسیر اذان اززبان مولای متقیان

«اذان» به معنای خبر   دادن از وقت نماز با لفظهای مخصوصی که در شرع معین شده است. به نقل از کتاب   «عبادت احرار» نوشته سید جواد بهشتی، تفسیر حضرت علی(ع) از اذان را بخوانید.

امام حسین (ع) فرمود من   و جمعی دیگر در مسجد نشسته بودیم که مؤذن با گفتن «الله اکبر» اذان را آغاز کرد.   امیر مؤمنان حضرت علی (ع) با شنیدن اذان به گریه افتاد،وما نیز از گریه ی او   گریستیم . وقتی که اذان پایان یافت، پدرم علی، رو به ما کرد و فرمود: « آیا می   دانید مؤذن در اذان چه می گوید ؟»
عرض کردیم : « خدا و وصی پیامبرش داناترند.» فرمود : « اگر می دانستید مؤذن چه می   گوید کم می خندیدید و بسیار گریه می کردید» .
آنگاه مولای مؤمنان و پیشوای نمازگزاران، علی (ع) به تفسیر اذان پرداخت. خلاصه   ای از فرمایشات آن حضرت به این شرح است :
حضرت فرمود :
•« الله اکبر» معانی بسیاری دارد، از جمله ی آنها این است که یعنی خدای متعال   موجودی ازلی و ابدی است. مؤذن با گفتن « الله اکبر» خبر می دهد از علم و قدرت و   حلم و جود و کرم بزرگی پروردگار، « الله اکبر»؛ یعنی تنها خدای جهان جاودان   خواهد ماند و جز خدا، همه ی موجودات جهان محکوم به فنا هستند .« الله اکبر»؛   یعنی خداوند از همه بندگانش بی نیاز است و به اعمال و عبادات هیچ یک از آنان   احتیاجی ندارد …
•« اشهد ان لا اله الا الله»؛ یعنی شهادت به یگانگی پروردگار تنها باید با معرفت   و شناخت قلبی باشد و گویی مؤذن با گفتن این جمله اعلام می کند که هیچ معبودی   شایسته کرنش و پرستش نیست جز خدای عزوجل و هر معبودی باطل است جز ذات مقدس احدیت   .« اشهد ان لا اله الا الله»؛ یعنی هیچ هدایت کننده ای نیست جز خدا .
•« اشهد ان محمداً رسول الله » ؛ یعنی محمد (ص) بنده و فرستاده و پیامبر و   برگزیده ی خداوند است . او سید و سرور اولین و آخرین انسانهاست .
خداوند او را برای هدایت جهانیان و به حاکمیت رساندن دین اسلام فرمان داده است.   هر کس با محمد (ص) به انکار و ستیز برخیزد و به او، و آیین نجات بخش او ایمان   نیاورد، خدای عزوجل او را به دوزخ برد و هیچ گاه از آتش آن رها نیابد …
•« حی علی الصلاه »؛ یعنی برخیزید و به سوی بهترین کارهایتان ( که نماز است)   بشتابید. دعوت پروردگارتان را اجابت کرده، برای رسیدن به آموزش او شتاب کنید.   بپاخیزید و آتشهایی را که ( با گناهانتان) بر پشت خود افروخته اید، (با نماز)   خاموش کنید . «حی الصلاه»؛ یعنی برخیزید و به راز و نیاز با خدای بی نیاز   بپردازید و حاجتهای خود را از او درخواست کنید. بسیار به یاد داشته باشید و قنوت   و رکوع و سجود فراوان بجا آورید .
•« حی علی الفلاح» ؛ یعنی ای بندگان خدا ! به راه نجات رو آورید، راهی که گمراهی   و هلاکتی در آن نیست. خود را بالا بیاورید و به رشد و تعالی برسانید و به   زندگانی جاودانه ای دست یابید، که هرگز مرگی با آن نخواهد بود . برخیزید و از   دیگران سبقت گیرید و به رستگاری بزرگ و نعمتهای جاودان در جوار محمد مصطفی (ص)   در جایگاه صدق، نزد خداوند مالک مقتدر دست یابید.
•موذن با گفتن « الله اکبر الله اکبر» در پایان، اعلام می کند که خداوند برتر از   آن است که آفریدگان او بدانند که چه کرامتی نزد او است برای بنده ای که دعوت   پروردگارش را اجابت کند و مطیع فرمانش باشد و او را بشناسد و پرستش کند و او را   دوست بدارد و با او انس بگیرد . « الله اکبر»؛ یعنی خداوند برتر از آن است که کسی   بداند کرامات او برای دوستانش، و عقوبت او برای دشمنانش تا چه اندازه ای است .
•« لا اله الا الله»؛ یعنی خداوند را بر مردم دلیل رسا و قاطع است، که آن   فرستادن پیامبران و بیان وظایف مردم و دعوت آنان به سوی حق است …
علامه مجلسی از شیخ صدوق نقل کرده است که راوی این حدیث به خاطر تقیه، جمله « حی   علی خیر العمل» را ذکر نکرده است و در روایات دیگری آمده است که از امام صادق   (ع) معنای « حی علی خیر العمل» سؤال شد. حضرت فرمود: « خیرالعمل؛ یعنی ولایت اهل   بیت (ع)» . و در حدیث دیگری می خوانیم: « خیر العمل» نیکی کردن به فاطمه اطهر   (ع) و فرزندان بزرگوار آن بانوی بانوان می باشد .

 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
اردیبهشت 1404
ش ی د س چ پ ج
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • ازهردری نوشتن
  • سلام برشعبان وانوارش
  • دل نوشته ها
  • انتظار یا...
  • درمحضربزرگان
  • طرح ونقد
  • لحظه ای بابهشتیان
  • حیات طیبه
  • معرفت
  • درسایه ساردعا
  • کلام وحی
  • بهلول عاقل
  • خاطرات
  • محرم

Random photo

بیاتابرویم

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • تماس
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس