baran

میتوان زیر باران گام برداشت و تا خدا پرواز کرد
  • جستجو 
  • بانوی گیسوحنایی نور نیمه شعبان 
  • تماس  
  • ورود 

دجالی از بصره

27 مرداد 1397 توسط طيبه قيدي

#مدعیان_دروغین

 شناخت #مدعی_یمانی #احمداسماعیل_بصری

? قسمت اول :

نام کامل این مدعی دروغین احمد بن اسماعیل بن صالح بن حسین بن سلمان است. او متولد سال١٩۶٨ میلادی و در سال ١٩٩٢ میلادی از دانشکده مهندسی شهرسازی دانشگاه بصره فارغ التحصیل شد.

وی از شاخه هنپوش(همبوش)، عشیره ابوسویلم، یکی از عشایر طایفه صیامر در بخش مدینه (واقع در٩۵ کیلو متری شما مرکز استان بصره) است.

او در زندگینامه خود نوشت که به قصد تحصیل وارد حوزه نجف شد و پس از مدتی سطح آن را بسیار نازل یافت(٢) و مشاهده کرد که قرآن، سنت و اخلاق در این حوزه تدریس نمی‌شود.
از این رو خانه نشین شده و درس آموزی را شخصا دنبال می‌کند؛دلیل پیوستن او به حوزه نجف نیز دستور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف در خواب به او بوده است.

 احمد اسماعیل، پس از مدتی با همکاری حیدر مشتت، خود را فرستاده امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف نامید.

بعدها ادعا کرد که او #یمانی و #مهدی_اول از مهدیان دوازده گانه، پس از امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف است.

او ادعا می‌کند که جدّ سومش سلمان، فرزند بلافصل امام زمان عج الله تعالی فرجه بوده است؛ این درحالیست که به نصّ روایات خروج #سفیانی و #یمانی در یک روز و یک ماه و یک سال است، چنانکه امام باقر علیه السلام فرموده اند:خروج #سفیانی، #یمانی و #خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز خواهد بود. باترتیبی مانند ترتیب یک رشته به بند کشیده شده. (٣)‼️

اکنون نیز #خراسانی و #سفیانی خروج نکرده اند تا بتوان خروج #یمانی را پذیرفت(۴)‼️

از طرف دیگر، به نصّ روایات، #یمانی از یمن خواهد بود، نه از بصره، ?#احمداسماعیل و پیروانش در ر%ho 9 این روایات شریفه تلاش%8ای فراوانی کرده اند که به تفصیل به رد آنها خواهیم پرداخت..

✅ همچنین #یمانی آنگونه که در روایات آمده است، به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف دعوت می‌کند، (۵) حال آنکه #احمداسماعیل تنها به خود دعوت کرده و منکرانش (حتی مراجع عظام تقلید) را تکفیر و با زننده ترین تعابیر یاد می‌کند. (۶)

همچنین در روایات مهدیین نیز (صرفنظر از همه مناقشات در سند و دلالت آنها) به روشنی تصریح شده است که این گروه امام نیستند(٧)
? پی نوشت :

‌‌(١)امیرالمومنان علیه السلام به ظهور دجالی از بصره خبر داده اند. این روایت چنان که در جای خود خواهد آمد کاملا بر احمد اسماعیل منطبق است.
(٢)مشخص نیست سطح تدریس چگونه برای کسی که از مقدمات عاجز است و اشتباه هایی فاحش، حتی در نصب و جر دارد نازل بوده است.
(٣)نعمانی،الغیبه،ص٢۶۴،ح١٣
(۴)ازجمله مضحکات، سخن برخی از پیروان احمد حسن اسماعیل است که گفته اند، (روایت از خروج صحبت می‌کند و این غیر از ظهور است. خروج حرکت نظامی یا قیام مسلحانه است) ابو محمدانصاری، جامع آلاله، ص34.
باید گفت احمد اسماعیل و یارانش قیام مسلحانه نیز انجام داده و بسیاری از بی گناهان را در بصره و ناصریه کشتند، آیا این خروج محسوب نمی شود؟!
(۵)نعمانی،همان
(۶)در مجموعه ای از پرسش ها از احمد اسماعیل سؤال شده که چرا او به جای دعوت به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف به خود دعوت می‌کند؟ او نیز به سؤال کمترین اعتنایی نکرده و آن را بی پاسخ رها کرده است! (احمداسماعیل، الجواب المنیر، ج٣، ص۴٠_۴١،س٢٣۶)
(٧)ابوبصیر می‌گوید به امام صادق علیه السلام گفتم ای فرزند رسول خدا از پدرتان شنیدم که فرمود:پس از قائم 12امام است؟ فرمود:پدرم گفتن 12 مهدی و نگفت 12 امام.
اما آنها قومی از شیعیان ما هستند که مردم را به دوستی و معرفت حق دعوت می‌کنند (حسن بن سلیمان حلی، مختصر بصائرالدرجات، ص٢١١_٢١٢)

نکته قابل توجه این است که #احمداسماعيل، اصلا سید هم نیست‼️

او در نجف پیش از ادعاهای باطل‌، عمامه سفید بر سر میگذاشت(١) و به شیخ احمد معروف بود.

حیدر مشتت نیز بارها از او با عنوان شیخ یاد کرده است(٢)

عدم سیادت او آن قدر واضح و غیر قابل توجیه است، که پیروانش در پاسخ به این اشکال، سکوت کرده و کمترین جوابی نداشته اند‌(٣)

علاوه بر این، خانواده و اطرافیانش نیز تصریح به عدم سیادت او کرده اند(۴)

 برخی پیروان او که به پیروی از نامبرده کینه های بدری و حنینی از مراجع عظام تقلید دارند، سیادت مراجع را انکار کرده و بدون بیّنه دانسته اند(۵)
حال آنکه بر اساس آنچه در سایت رسمی #احمداسماعيل منتشر شده است، همه ادعایشان درباره نسب خیالی او مبتنی بر این دلیل است که دهها سال قبل، فرد مجهولی به سراغ یکی از نزدیکان او آمده و به او گفته که خودش را برای اثبات نسبش خسته نکند، زیرا نسب آنها به امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف می‌رسد.‼️


? پی نوشت ها :

(١) برخی پیروان احمد اسماعيل در دفاع از او در نفی پوشیدن عمامه سیاه توسط معصومان علیهم السلام کوشش کرده اند در جای خود به آن خواهیم پرداخت.

(٢) رک:بیانیه حیدر مشتت در تاریخ ۶جمادی الثانی ١۴٢۴ که دوبار از احمد اسماعيل با عنوان شیخ احمد یاد کرده است. همچنین سخن او درباره احمد اسماعيل که گفته است(به شیخ احمد متمسک شوید که او ادعا می‌کند فرزند امام است) این سخن اخیر را ناظم العقیلی در کتاب سامری عصر ظهور ص٧٧از مشتت نقل کرده است.

(٣) رد جناب سید صدرالدین قبانچی بر سیادت خیالی احمداسماعیل در خطبه جمعه به تاریخ ٢٠٠٨/٢/١بوده است. عبدالرزاق دیراوی خطبه را در کتاب الرد علی مرکز الدرسات التخصصیه ص۶٨_۶٩نقل کرده و بنابر عادت همیشگی به استهزای آن پرداخته و از پاسخ به نفی سیادت احمد اسماعيل وامانده است.

(۴) رک:سایت العربیه نت به تاریخ یکشنبه، بیست و شش محرم ٢٠٠٨،سخنان ژنرال عبدالجلیل خلف، رئيس پلیس استان بصره در زمان قیام احمد اسماعيل.

(۵) حسین منصوری در کتاب خود(المعممون بالنفاق) ص٧٩گفته است:انتساب به اهل بیت بدون بینه امری حرام است، زیرا انتساب به آنها احکامی چون حرمت صدقه و غیر آن را شامل می‌شود پس چگونه مراجع بدون بینه خود را به اهل بیت نسبت می دهند و پیروان ایشان بدون بینه، نسب و سلسله اجداد آنها را به اهل بیت منتسب می‌کنند؟
باید گفت که این سخنان از جهل این فرد است زیرا سیادت از موضوعهایی است که با شهرت ثابت می شود و احتیاجی به بینه ندارد، علاوه بر این بسیاری از مراجع معروف شجره نامه و سلسله اجداد مشخص و متصل به معصومان علیهم السلام را دارند بر خلاف احمد اسماعيل که مستند سیادت خیالی او قول فردی موهوم و مجهول در دهها سال قبل است.


اگر خداوند بخواهد، ادامه دارد …

 نظر دهید »

شوق دیدار

15 مرداد 1397 توسط طيبه قيدي
شوق دیدار

بسم الله الرحمن الرحیم

کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، جلد دوم، باب 33؛ روایات امام صادق علیه السلام درباره امام دوازدهم علیه السلام و غیبت او:

شیخ صدوق (ره) در کتاب کمال الدین و تمام النعمة ج 2 باب 33 حدیث 51 نقل می‎کند که:

سُدَیر صیرفی می‎گوید: من، مُفَضَّل بن عَمْرو، ابوبصیر و ابان بن تَغلَب خدمت مولایمان امام صادق (ع) رسیدیم در حالیکه ایشان بر خاک نشسته و جُبّه (نوعی لباس) خیبری پوشیده بودند و ایشان مانند مادر فرزند مرده‎ی شیدای جگر سوخته می‎گریستند درحالیکه زمزمه می‎کردند:

سیدی غیبتک نفت رقادی و ضیقت علی مهادی و ابتزت منی راحة فؤادی سیدی غیبتک أوصلت مصابی بفجائع الأبد … فما أحس بدمعة ترقی من عینی و أنین یفتر من صدری عن دوارج الرزایا و سوالف البلایا إلا مثل بعینی عن غوابر أعظمها و أفضعها و بواقی أشدها و أنکرها و نوائب مخلوطة بغضبک و نوازل معجونة بسخطک

« ای آقای من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را از من سلب نموده است.

 ای آقای من! غیبت تو اندوه مرا به فجایع ابدی پیوند داده … من دیگر احساس نمی‎کنم اشکی را که از دیدگانم بر گریبانم روان است و ناله‎ای را که از مصائب و بلایای گذشته از سینه‎ام سر می‎کشد، جز آنچه را که در برابر دیدگانم مجسم است و از همه گرفتاریها بزرگتر و جانگذازتر و سخت تر و ناآشناتر است، ناملایماتی که با غضب تو در آمیخته و مصائبی که با خشم تو عجین شده است. »

سدیر گوید: حضرت به ما فرمودند: خداوند در قائم ما سه خصلت جاری ساخته که آن خصلت در سه تن از پیامبران نیز جاری بوده است؛ نوع و طرز تولدش را مانند تولد موسی (تولد پنهانی) و غیبتش را مانند غیبت عیسی و تأخیر در ظهورش را مانند تأخیر افتادن طوفان نوح مقدر کرده است و بعد از آن عمر عبد صالح(خضر) را دلیلی بر عمر او قرار داده است.

 اما تولد موسی(ع)، چون فرعون واقف شد که زوال پادشاهی او به دست موسی است، دستور داد که کاهنان را حاضر کنند و آنها وی را از نَسَب موسی آگاه کردند و گفتند که وی از بنی اسرائیل است و فرعون به کارگزاران خود دستور می داد که شکم زنان باردار بنی اسرائیل را پاره کنند و حدود بیست و چند هزار نوزاد را کشت اما نتوانست به کشتن موسی(ع) دست یابد زیرا او در حفظ و حمایت خدای متعال بود و بنی‎امیه و بنی‎عباس نیز چنین‎اند، وقتی واقف شدند که زوال پادشاهی آنها و پادشاهی امیران و ستمگران آنها به دست قائم ماست، با ما به دشمنی برخاستند و در قتل آل رسول (ص) و نابودی نسل او شمشیر کشیدند، به طمع آنکه بر قتل قائم دسترسی پیدا کنند، اما خدای تعالی امر خود را مکشوفِ یکی از ظلمه نمی‎سازد و نور خود را کامل می‎کند، گرچه خوش‎آیند مشرکان نباشد.

و اما غیبت عیسی(ع)، یهود و نصاری اتفاق کردند که او کشته شده است، اما خدای تعالی با این قول خود آنان را تکذیب فرمود، « وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ » و غیبت قائم نیز چنین است، زیرا این امت به واسطه طول مدتش آن را انکار می‎کند، پس گوینده‎ای به هذیان گوید او متولد نشده است، و گوینده‎ای دیگر گوید او مرده است، و گوینده‎ای دیگر این کلام کفرآمیز را گوید که یازدهمین ما ائمه عقیم است، و گوینده‎ای دیگر با این کلام از دین خارج شود که تعداد ائمه به سیزده و یا بیشتر رسیده است، و گوینده‎ای دیگر به نافرمانی خدای تعالی پرداخته و گوید روح قائم در جسد دیگری سخن می گوید.

اما تأخیر کردن نوح(ع) چنین است که چون خداوند برای قوم خود طلب عقوبت کرد، خدای تعالی روح الأمین(ع) را با هفت هسته خرما به نزد وی فرستاد و به او گفت: ای پیامبر خدا! خدای تعالی به تو می‎گوید: اینها خلایق و بندگان من هستند و آنها را با صاعقه‎ای از صواعق خود نابود نمی‎کنم مگر پس از تأکید کردن دعوت و الزام ساختن حجت، پس بار دیگر در دعوت قومت تلاش کن که من به تو ثواب خواهم داد و این هسته‎ها را در زمین بکار که فَرَج و خلاصی تو آنگاه است که آنها برویند و بزرگ شوند و میوه به بار آورند و این مژده را به مؤمنان پیرو خود بده.

و چون پس از زمانی طولانی درختها روئید و پوست گرفت و دارای ساقه و شاخه شد و میوه داد و به بار نشست از خدای تعالی درخواست کرد که وعده را عملی سازد، اما خدای تعالی فرمان داد که هسته این درختها را بکارد و دوباره صبر و تلاش کند و حجت را بر قومش تأکید کند و او نیز آن را به طوائفی که به او ایمان آورده بودند گزارش کرد و سیصد تن از آنان از دین برگشتند و گفتند: اگر مدعای نوح حق بوده، در وعده پروردگارش خلفی واقع نمی‎شد.

سپس خدای تعالی هر بار دستور می‎داد که هسته‎ها را بکارد و نوح نیز هفت مرتبه آنها را کاشت و هر مرتبه طوائفی از مؤمنین از دین برمی‎گشتند تا آنکه هفتاد و چند نفر بیشتر باقی نماندند. آنگاه خدای تعالی وحی فرمود که ای نوح! هم‎اکنون صبح روشن از پس شب تار دمیده و حقِ محض و صافی از ناخالص و کدر آن جدا شد، زیرا بدطینتان از دین بیرون رفتند و اگر من کفار را نابود می‎کردم و این طوائف از دین بیرون شده را باقی می‎گذاشتم به وعده خود درباره مؤمنانی که در توحید با اخلاص بودند و به رشته نبوت تو متمسک بودند وفا نکرده بودم، زیرا من وعده کرده بودم که آنان را جانشین زمین کنم و دینشان را استوار سازم و خوفشان را مبدل به امن نمایم تا با رفتن شک از قلوب آنها عبادت من خالص شود، و چگونه این جانشینی و استواری و تبدیل خوف به امن ممکن بود در حالی که ضعف یقین از دین بیرون شدگان و خُبث طینت و سوء سریرت آنها (که از نتایج نفاق است) و گمراه شدن آنها را می‎دانستم، و اگر رائحه سلطنت مؤمنان را آن هنگام که ایشان را جانشین زمین ساخته و بر تخت سلطنت نشانده و دشمنانشان را نابود می‎سازم استشمام می کردند، باطن نفاقشان را مستحکم کرده و دشمنی با برادرانشان را آشکار می‎کردند و در طلب ریاست و فرماندهی با آنها می‎جنگیدند و با وجود فتنه‎انگیزی و جنگ و نزاع بین ایشان چگونه تمکین و استواری در دین و اعتلاء امر مؤمنین ممکن خواهد بود، خیر چنین نیست وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا

قائم(ع) نیز چنین است زیرا ایام غیبت او طولانی می‎شود تا حقِ محض و ایمان صاف از کدر آن مشخص شود و هر کسی که از شیعیان طینت ناپاکی دارد از دین بیرون رود، کسانی که ممکن است چون استخلاف و تمکین و امنیت منتشره در عهد قائم(ع)  را احساس کنندو نفاق ورزند.

 2 نظر

نگاهی به حکومت مهدی عج

15 مرداد 1397 توسط طيبه قيدي
نگاهی به حکومت مهدی عج

روش رهبری امام زمان(عج) بعد از ظهور به چه شکلی است؟

 امام صادق(ع) فرمودند: در صاحب این امر که صاحب قیام باشد روش‌ها و سنت‌های انبیاء سلف وجود دارد. سنتی از حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) و حضرت یوسف(ع) و حضرت محمد(ص) در وجود نازنین حضرت حجت وجود دارد.

 شباهت او به موسی ابن عمران، ترسان بودن امام است. امام زمان(عج) در یک زندگی همراه با خوف هستند.

 شباهت به جناب عيسی همانی است که راجع به عيسی می‌گويند.
مسيحيت راجع به عيسی مي‌گويند که عيسی در حاليکه زنده است کشته شده است و به صليب آويخته شده است. در روايت آمده است غيبت امام آنقدر طول می‌کشد که شيعيان او يعنی پيروان او و متوليان ولايت او مردد می‌شوند و می‌گويند اگر امام زمان(عج) بود می‌آمد. عده‌ای پا را از این هم فراتر می‌گذارند و می‌گویند مهدی درگذشته است…

 سنت و روش و شباهت ایشان به جناب یوسف، پوشش او است که خداوند بین او و مردم حجابی را قرارداد که مردم او را می دیدند ولی او را نمی شناختند، همین خصلت در وجود امام زمان(عج) است. او را می‌بینیم ولی او را نمی‌شناسیم.

 سنت او از محمد(ص) آن است كه به روش هدايت او ، هدايت كرده و به سيره او عمل مى كند.

 سیره پیامبر(ص) در رهبری چه بوده است؟

راوی می‌گوید: ” از امام صادق(ع) در مورد روش حضرت مهدی سوال کردم که او چه روشی را در رهبری دارند. حضرت فرمود: همان کاری را می‌کندکه پیغمبر کرد. پیغمبر دوران قبل از خودش را باطل کرد که دوران قبل از خودش جاهلیت بود. امام هم دوران جاهلیت را باطل می‌کند و یک اسلام جدیدی را ایجاد می‌کند.”

از زمان غیبت تا زمان ظهور، اسلام چه استحاله‌ای پیدا می‌کند که وقتی روش امام ما، روش پیغمبر است می‌گویند دین جدید آورده است. پیغمبر(ص) چه کاری کرده‌اند که ما در دوران غیبت آن را ترک می‌کنیم و امام زمان(عج) که می‌آیند همان را احیا می‌کنند و مردم می‌گویند این یک دین جدید است در حالیکه ” امام صادق(ع) فرمودند: حلال حضرت محمد(ص) حلال است تا روز قیامت، حرام حضرت محمد(ص)، حرام است تا روز قیامت”

روش رهبری پیغمبر(ص)

سیره پیغمبر(ص) در رهبری امت، اخلاق است.
شما در هیچ یک از سنوات بیست و سه ساله رسالت پیغمبر(ص) حتی اقامه یک استدلال از ناحیه پیغمبر(ص) را برای جمع کردن مردم نمی‌بینید. آنچه را که می‌بینید ارتکاب به رفتارهای اخلاقی است.

امام صادق(ع) می‌فرماید: هر گاهی که امام زمان(عج) تشریف بیاورند سیره او سیره رسول خدا(ص) است. یعنی اخلاق را احیا می‌‌کنند. وقتی اخلاق را احیا می‌کنند مردم می‌گویند یک دین جدید آورده است.

رفتارهای اخلاقی دو ملاک دارد

 1. رفتارهای اخلاقی همواره مطابق با اطاعت خدا هستند.

پیغمبر(ص) در اوایل بعثتشان سراغ قبیله‌ای به نام قبیله بنی عامر رفتند تا تبلیغ دین بکنند. رئیس قبیله گفت: چه می‌گویی؟ حرف تو چیست؟ فرمود: من فرستاده خدا هستم. گفت: چه کاری می‌خواهی بکنی؟ حضرت رسالتش را بیان کرد که هدف من توحید است. هدف من اجتناب از شرک و بت‌پرستی است. هدف من احیای اخلاق است و همه را بیان کرد. 
گفت: ما قبیله بنی عامر از نظر جمعیت زیاد و آدم‌های بسیار شجاعی هستیم. ما به تو کمک می‌‌کنیم. تو را بر تمام عرب مسلط می‌کنیم. اما شرط داریم. حضرت فرمود: شرطش چیست؟ گفت: بعد از اینکه تو مسلط شدی و عمرت پایان یافت، جانشینی و حکومت به ما برسد. حضرت فرمود: کار حکومت دست من نیست. گفت: دست کیست؟ فرمود: دست خدا است. گفت: خدا به چه کسی سپرده است؟ فرمود: به علی ابن ابی طالب. گفت: علی کیست؟ فرمود: پسر عموی من است. گفت: ما سینه‌هایمان ستبر بکنیم در مقابل دشمن، بعد هم حکومت را به علی بدهی؟ ما نیستیم. فرمود: نباشید.


دیپلماسی امروز اگر بود چه می‌گفت؟ می‌گفت: تو قبول می‌کردی. وقتی که زمان مرگت فرا می‌رسید دبه می‌کردی. این دیپلماسی امروز است. ولی پیغمبر برای آمدن به دینش اینطور رفتار نکرد.

2. رفتارهای اخلاقی، ضامن حفظ کرامت انسان‌ها است.

شخصی از ایران در مدینه شرفیاب محضر حضرت رضا شد. عده‌ای هم در جلسه بودند. گفت: من در شهرم پولدار هستم. الان پولم تمام شده است. حضرت فرمودند: بنشین. چون رفتار اخلاقی، حفظ کرامت انسانی است. خلوت شد و سه چهار نفر ماندند. حضرت فرمود: چقدر پول، مشکل تو را حل می‌کند؟ عرض کرد: دویست دینار مشکل من را حل می‌کند. حضرت به اندرونی رفتند. یک کیسه دویست دیناری را آوردند. لای در را باز کردند و به آن شخص دادند. بعد فرمودند: برو که دیگر چشمت به چشم من نیفتد. او رفت. آن دو سه نفری که آنجا بودند پرسیدند: چرا اینطور به او پول دادید؟ فرمود: نمی‌خواستم خِفّت خواستن را در چشم او ببینم. کسی که دستش را دراز می‌کند و می‌گوید به من کمک کن خودش را خفیف کرده است.

 هر کاری را خواستید انجام بدهید باید این دو خصیصه را داشته باشد.

 این همان چیزی است که امام زمان(عج) می‌خواهد انجام بدهد. یک روش مدیریتی است.

 ما به عنوان افرادی که منتظر ایشان هستیم باید باری از دوش او برداریم و غمی از دلش بزداییم و به سیره‌ای که می‌خواهد احیا کند، ملتزم باشیم.

 نظر دهید »

پابرهنه به سوی ...

15 مرداد 1397 توسط طيبه قيدي

حضرت امام کاظم (ع) در بغداد از مقابل خانه‌ای گذر می‌کردند که صدای اهل آن از سرخوشی بساط عیش و نوش، و رقص و آواز به گوش می‌رسيد. در همان لحظه خادم خانه از درب خانه با خاکروبه‌ای خارج شد و آن را بيرون ريخت.
حضرت از او پرسيدند: صاحب اين خانه آزاد است يا بنده؟
در پاسخ عرض کرد: آزاد است.
حضرت فرمودند: راست گفتی، اگر بنده بود از مولای خود می‌ترسيد.
خادم وقتی به داخل خانه برگشت، صاحب خانه که بُشر نام داشت در حالی که بر سر بساط شراب بود از او پرسيد چرا دير آمدی؟ او حکايت را برایش نقل کرد. بُشر وقتی سخنان خادم را شنيد با پای برهنه بيرون دويد و به خدمت حضرت رسيد و عذرخواهی نمود و گريه کرده و با اظهار شرمندگی از کار خود توبه کرد.
بعدها بُشر به واسطه آنکه پابرهنه خدمت حضرت کاظم (ع) دويده و به سعادت عظمی رسيده بود به “حافی” معروف گرديد و اين پابرهنگی او تا آخر عمرش ادامه داشت و ديگر کفش به پا نکرد و هرکس از او دليل اين کار را می‌پرسيد، در جواب می‌گفت: “وَاللهُ جَعَلَ لَکُمُ الْأرْضَ بِساطاً ؛و خداوند زمين را برای شما فرش گسترده‌ای قرار داد…(نوح/19)”

ادب نباشد که بر بساط شاهان با کفش روند.

 نظر دهید »

زیارت خاصه امام رئوف

15 مرداد 1397 توسط طيبه قيدي
زیارت خاصه امام رئوف

قال سید ابن طاووس فی اقبال : ورایت فی بعض تصانیف اصحابنا العجم رضوان الله علیهم ، انّه یستحب ان یزارمولانا الرضا علیه السلام یوم ثالث وعشرین من ذی القعده من قرب او بعدببعض زیارات المعروفه اوبمایکون کالزیارة من اروایة بذلک 

لقب رئوف
این لقب در زیارتنامه‌ای از امام جواد (ع)  نقل است: “سلام بر شما ای امام رئوف”

رئوف یعنی انسان مهربان و اهل بخشش.

رئوف با رحیم (یعنی بخشنده و مهربان) از ۳ جهت فرق می‌کند لذا مهمتر از رحمت است:

1. رئوف، بخشش و رحمتی است که بسیار زیاد است و حدّ و حصر ندارد.
2. رأفت رحمت و بخششی است که نصیب انسان گرفتار می‌شود. 
3. رأفت رحمتی است که ملایم نفس است یعنی نفس انسان آن را دوست دارد و در آن ذرّه‌ای کراهت و ناپسندی وجود ندارد.

امام رضا (ع)، امام رئوف است یعنی رحمت او بسیار است، مطابق و ملایم نفس انسان است و شامل افراد گرفتار می‌شود.

لقب عالم آل محمد 
حضرت امام کاظم (ع)  می‌فرمایند: “مکرّر از پدرم حضرت صادق شنیدم که فرمودند: عالم آل محمّد در صلب تو قرار دارد، ای کاش‎ ‎من زمان او را درک می‌کردم، نام او هم نام جدّم حضرت علی بن ابیطالب است”

در کتاب عیون اخبار الرضا، أبی نصر بزنطی می‌گوید: در متنی از امام رضا (ع) خواندم که اینگونه نوشته بود:
“برسانید به شیعیان من که زیارت من نزد خداوند معادل هزار حجّ و هزار عمره است”
خیلی تعجّب کردم و شرفیاب محضر امام جواد شدم و عرض کردم یعنی هزار حج و هزار عمره؟
امام فرمودند: به خدا قسم همین‌طور است.
بعد فرمودند: بلکه معادل یک میلیون حجّ برای کسی است که با معرفت شرفیاب محضر حضرت رضا شود. 

حضرت امام علی (ع)  فرمودند: “بزودی مردی از فرزندانم در خراسان بوسیله زهر جفا به شهادت می‌رسد، اسم او اسم من است، اسم پدر او اسم موسی بن عمران است. بدانید که هرکس او را در غربتش زیارت کند خداوند گناهان گذشته و آینده‌اش را می‌بخشد، اگرچه به عدد ستارگان و قطره‌های باران و برگ‌های درختان باشد.”

مقصود از این حدیث این نیست که ما برویم هر کاری دلمان خواست انجام دهیم، بعد به زیارت امام رضا برویم. این مسخره کردن است.
مراد اینست که اگر احدی حتی به اندازه قطره‌های باران گناه کرده، مأیوس نشود.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 63
اردیبهشت 1404
ش ی د س چ پ ج
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • ازهردری نوشتن
  • سلام برشعبان وانوارش
  • دل نوشته ها
  • انتظار یا...
  • درمحضربزرگان
  • طرح ونقد
  • لحظه ای بابهشتیان
  • حیات طیبه
  • معرفت
  • درسایه ساردعا
  • کلام وحی
  • بهلول عاقل
  • خاطرات
  • محرم

Random photo

هوای کربلا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • تماس
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس