اسناد تکان دهنده از فسادپهلوی ها"سرنوشت مردی که به اشرف پــا نداد!"
اگرچه فساد و تباهی رژیم پهلوی بر کسی پوشیده نیست اما سالهاست مخالفین مردم و نظام سعی در تحریف تاریخ و فراموشی حافظه تاریخی ملت به نفع خود را دارند.، رویدادها و حوادثی که در گذر زمان رخ می دهد و پس از چندی به مسئله ای به نام «تاریخ» تبدیل می شود، اگر همراه با روشنگری وبازکاوی هوشمندانه نباشد، گردی به نام «تحریف» بر تارک تاریخ می نشاند که نه تاریخ که «شبح تاریخ» نام دارد و در واقع «دستکاری در تاریخ» و «قلب حقیقت به نفع واقعیت!» خواهد بود
در همین راستا مقام معظم رهبری در 17 دی 1393 فرمودند: «آنها می خواهند حقایق انقلاب تحریف بشود، به دست فراموشى سپرده بشود؛ پول خرج میکنند، کار دارند میکنند. کسى که آشنا باشد، آگاه باشد با دنیاى کتاب و مطبوعات و مقاله می بیند که دشمنان چهکار دارند می کنند؛ امروز اینها سعى می کنند چهرهى خاندان خبیث و منحوس پهلوى را - رژیم فاسد و وابسته و خبیث و ظالم که کشور ما را سالهاى متمادى به عقب انداختند و ملّت ایران را آنجور دچار مشکلات عظیم کردند - بَزک کنند، آرایش کنند امروز سعى مىشود [توسّط ]همان جبههى مقابل نظام اسلامى. پشتیبانها همان کسانى هستند که با اصل انقلاب مخالف بودند، با مردمى که انقلاب کردند مخالف بودند، با وفادارى این مردم به انقلاب بشدّت مخالفند. تا کنون موفّق نشدند؛ امید بسته بودند بلکه بتوانند نسل دوّم و سوّم انقلاب را روىگردان کنند، نتوانستند. نسل سوم انقلاب را نتوانستند از انقلاب روى گردان کنند.»
سلسله گزارش های «بزک نشدنی» ضمن بازخوانی اسناد فساد گسترده خاندان پهلوی و دربار شاهنشاهی در عرصه های مختلف، تنها بخشی از جنایات و مفاسد این رژیم در موضوعات مختلف از جمله فساد مالی، فساد جنسی، وادادگی به غرب، فسادهای سیاسی درون حاکمیت، شرط بندی و قمار، اعتیاد و قاچاق مواد مخدر، تاثیر بهائیت بر رژیم پهلوی و نقش پر رنگ رژیم صهیونیستی بر پهلوی ها را بازخوانی می کند.
در این گزارش ها از اسناد بجا مانده از ساواک، دربار شاهنشاهی، نخست وزیری شاهنشاهی و دیگر سازمان های رسمی نظام شاهنشاهی آن زمان استفاده گردد تا کمترین شبهه و اشکالی نسبت به روایات تاریخی مورد اشاره وارد نباشد.
در ادامه اسناد و روایات تاریخی مرتبط با گوشه ای از فساد جنسی شاه و دربار را مشاهده می فرمایید که توسط رجا نیوز به گزارش شیرازه نوشته شده است :
نمونه هایی از فساد جنسی محمدرضا پهلوی
فساد جنسی بعنوان یک آفت، دامن گیر بسیاری از پادشاهان ایرانی بوده است و این معضل در رژیم پهلوی به اوج خود می رسد زیرا برخلاف پادشاهان قبلی ایران که فساد جنسی شان در حرام سراها محدود می گشت دولتمردان پهلوی علاوه بر فساد شخصی، گسترش فساد را نیز دنبال می کردند.
اسدالله علم در خاطرات خود در جلد ششم کتاب گفتگوی من با شاه، می نویسد که از وظایف در مقام وزیر دربار ایران (به مدت 11 سال) فراهم کردن مقدمات گردش روزانه شاه و به عبارتی بهتر شکار کردن دختران ایرانی و فرنگی برای بهره جویی جنسی شاه از آنان بوده است:
ماجرای دختر سوئدی!
«یکی از لطايف درباره یک فاحشه سوئدی است
که چغاله خورده است و قی و … گرفته و قرار است شاه یک هفته خود را در کیش با او صرف کند، اما از بداقبالی مشکلی برای دختر پیش آمده است که اگر شاه به کیش برود تنها وقت را تلف خواهد کرد! مدتی شاهنشاه راه رفتند و فکر کردند که چه کنیم؟ کس دیگری هم بفرستیم یا اصولا نرویم؟» (ص 48)
دختر انگلیسی مطلوب بود، دختر آلمانی بسیار خوب بود، با دختر ایرانی هم خوش گذشت!
*در شیراز به استراحت گذشت و شاهنشاه هم تنها نبودند (ص 86 و 87). من امشب در اصفهان تنها هستم ولی شاهنشاه تنها نیستند (ص 91). به جای آن که به دفترم بروم، به دیدن یک دختر انگلیسی رفتم که از هر جهت بسیار مطلوب بود (ص 92). بعد یک دختر آلمانی را دیدم که بسیار خوب بود (ص 116). بعد از ظهر هم یک دختر خانم ایرانی دیدم و خوش گذشت (ص 119). بعد از ظهر تمام کار کردم فقط یک ساعتی با یک دختر خانم ایرانی گذراندم (ص 138)
همجنس بازی محمد رضا پهلوی در نیویورک
این موارد صرفا بخش کوچکی از خاطرات علم را در خصوص فسادهای جنسی محمدرضا پهلوی در بر می گیرد. در یکی از اسناد به جا مانده از ساواک در خصوص فساد جنسی شاه در سفرش به نیویورک به همجنس بازی شاه اشاره شده و آمده است:
«در بهمن ماه 1347 مجله امید ایران عكسی از راهروهای زیرزمینی نیویورك كه در آنجا رجال با یكدیگر رابطه جنسی دارند انداخته كه در میان این رجال، عكس شاه نیز میباشد.»
رابطه با گیلدا چطور به قتل وی منجر شد؟
داستان رابطه نامشروع شاه و گیلدا و در نهایت قتل وی از رویدادهای تلخ در انحرافات جنسی محمدرضا پهلوی بوده است.
داستان شاه و گیلدا حکایت دختری دبیرستانی است که به خاطر قدرتطلبی و جاهطلبی پدر طعمه محمدرضا پهلوی میشود و یکی از پر حادثهترین داستانهای هزار و یک شب دربار پهلوی را رقم میزند.
شاه گیلدا را به خاطر رنگ موهایش که طلایی رنگ بود، طلا صدا میزد و این دختر با نام طلا هم در تاریخ ایران شناخته میشود.
در بخشی از اسناد به جامانده از اداره کل اطلاعات و مطبوعات دربار شاهنشاهی در خصوص قتل گیلدا توسط ساواک به امر شاه آمده است:
«آیا شاه پس از ترک معشوقه خود چون وجود او را خطرناک تشخیص داد اقدام به نابودی او نمود؟ آیا این یک هنر جدید ساواک بود؟ ویلای مزبور در محاصره پلیس بود ولی افراد کنجکاو علیرغم هر چیز اطراف خانه را بررسی می کردند. کسانی که جنازه را دیده اند می گویند با لباس شب نبوده بلکه لباس تابستانی به تن داشته است. گیلدا در عین حال هیچگونه نامه ای از خود بجا نگذاشته و اسراش را با خود به گور برده بود.
شاید اگر گیلدا نمی مرد و در ویلای مزبور به زندگی خود ادامه می داد عشق شاه را نیز فراموش می کرد ولی مرگ اسرار آمیز زن جوان کارها را زیر رو کرد. اکنون کلیه جهانیان ادعا می کنند شاه بوسیله ساواک دست خود را به خون آلوده است. گفته می شود بدنبال اعتراض علیا حضرت شهبانو شاه معشوقه خود را رها کرده است. ادعا می شود اقدام گیلدا در مورد خرید لباس هایی نظیر لباس های شهبانو در پاریس فرمان مرگ او را امضاء کرده است. در عین حال بعضی ها عقیده دارند انتقال مرکز ساواک به پاریس با مرگ گیلدا بی ارتباط نیست.
در این بین ادعای یکی از همسایگان گیلدا احتمال آن را که ساواک در مرگ او دست داشته قوت می بخشد. نامبرده ادعا نموده دو هفته قبل دو نفر سیاهپوش که کیفی در دست داشته اند به ویلا آمده و اطراف آنرا بررسی کرده اند. ضمناً نامبرده می گوید دیده است که آن دو نفر از در عقب وارد ویلا شده است. اکنون در کاخ گلستان یک سکوت عمیق حکفرماست. هم شاه و هم علیا حضرت شهبانو در این مورد سکوت اختیار کرده اند.»
نمونه هایی از فساد جنسی اشرف پهلوی
اسدالله علم در کتاب خاطرات خود در خصوص اشرف پهلوی می نویسد: «تیمسار “م” در جلسه ای با وزیر دارایی، مخارج مداواهای خاص افسران ارتش اعزامی به خارج را در مقایسه با هزینه های فسق و فجور اشرف، مثل قطره ای در برابر اقیانوس می داند.»
تصاویر رابطه اشرف با یک فرانسوی چگونه منجر به دریافت اخاذی وی از اشرف شد؟
از اسناد خیلی محرمانه به جا مانده از ساواک در خصوص یکی از روابط نامشروع اشرف در خارج از کشور چنین آمده است: «والا حضرت شاهدخت اشرف پهلوی در فرانسه دوست پسری داشته که هنگام معاشرت های جنسی با والا حضرت عکس هایی از ایشان تهیه و چون این شخص از عناصر خرابکار بوده و تعدادی اسلاید تهیه و ضمن ارسال آن به دربار شاهنشاهی مقادیر زیادی پول از شاهنشاه آریا مهر اخاذی نموده است.»
وقتی پالانچیان زیر بار درخواست اشرف نمی رود و اشرف هواپیمایش را منفجر می کند!
در یکی دیگر از اسناد به جا مانده از ساواک، در خصوص مرگ مهندس لئون پالانچيان در اثر سقوط هواپیما و نقش اشرف در این مرگ، واقعیت بسیار تلخی افشا می شود:
«خانم سيما صارمي در مجلسي كه با حضور دوستان خود در هفته گذشته در منزل خود تشكيل داده كاملاً خصوصي اظهار داشته كهمرگ عبدالمجيد بختيار نماينده مجلس و مهندس پالانچيان بر اثر سقوط هواپيما در دريا به دستور والاحضرت اشرف صورت گرفته است، چون والاحضرت اشرف به مهندس پالانچيان علاقه داشته ولي مهندس پالانچيان حاضر نبوده كه خواستههاي نامبرده را قبول كند بنابراين مقداري مواد منفجره زير صندليهاي هواپيماي شخصي وي ميگذارند و آنها سقوط ميكنند. اين موضوع وقتي اجساد آنها را يافتند معلوم ميشود كه از كمر به پايين سوختهاند، سيما صارمي اضافه ميكند كه اين سقوط در آمريكا مانند توپ صدا كرده است و همه ميدانند كه پاي والاحضرت اشرف در ميان است.»
وقتی همسر هویدا آقای نخست وزیر را در حال لواط با یک پسربچه می بیند!
در یکی از اسناد خیلی محرمانه به جا مانده از ساواک علت جدایی همسر هویدا از وی را لواط هویدا با یک پسر بچه اعلام می کند.
در این سند آمده است: «در هفته گذشته حاج کریم سعیدی عضو فراکسیون پارلمانی حزب مردم در یک صحبت خصوصی درباره علت جدائی آقای نخست وزیر و همسرش اطهار داشت در مسافرتی که نخست وزیر باتفاق همسرش به شاهرود رفته بود در آنجا با زن با نفوذی بنام لقاء الدوله که فامیل هویدا نیز هست ملاقات و به انجام امور سلطنتی می پردازد.
پس از ورود و اتمام تشریفات دولتی هویدا به خانم لیلا می گوید تو در منزل لقاء الدوله بمان چون من باید با مقامات محلی ملاقات کنم و شام را نزد آنها باشم موقع خوابیدن نزد شما خواهم آمد. پاسی از شب گذشته از آمدن آقای هویدا خبری نمی شود و خانم هویدا به بهانه گردش در شهر از خانه لقاء الدوله خارج و به خانه فرماندار شاهرود می رود. چون مامورین گارد او را می شناخته اند طبعاً مانع نمی شوند و خانم هویدا سر زده وارد اطاقی که نخست وزیر در آنجا استراحت می کرده است می شود ولی با کمال تعجب مشاهده می کند که هویدا با یک پسر بچه که از قرار معلوم بوسیله فرماندار برای او آورده شده مشغول لواط می باشد. مشاهده این منظره باعث ناراحتی شدیدی برای خانم هویدا می شود و بلافاصله منزل را ترک و در تهران از هویدا تقاصای طلاق می کند.»