بهلول وزن روسبی
روزی بهلول درخرابه ای مشغول وصله نمودن شلوارخود بود ، دراین حال زن روسبی وارد خرابه شد وبهلول راکه به آن حال دید طمع نمود واز اودرخواست نمود تابااوکنارآید .
بهلول به آن زن گفت ازتو چند سوال میکنم اگر جواب درست بدهی مانعی ندارد ، آنگاه سوال نمود ای زن سرمن چقدر است ؟
آن زن گفت فلان مقدار ، بهلول گفت صحیح وبعد سوال نمود ، وزن سینه وشکم من چقدراست ؟
باززن گفت فلان مقدار وبهلول گفت صحیح است باز سوال نمود وزن دستهای من چقدراست ؟
زن گفت فلان مقدار وهمین طور از وزن تمام وتک تک اعضاء خود از آن زن سوال نمود واو جواب داد تا آخر سوال نمود وزن ذکر (عورت ) من چقدر است ؟
زن گفت فلان مقدار و بهلول گفت صحیح است و حالا کدام احمق حاضرمیشود برای خاطریک عضو کوچک که میخواهد چند دقیقه لذت ببرد ، تمام اعضاء وبدن خودرا در آتش جهنم قراردهد وبسوزاند .!
آن زن از سوال آخر بهلول شرمنده شد وفوری از خرابه دورشد .