حیات طیبه 4
قُمِ الَّيْلَ إِلَّا قَلِيلا …. شب را به پاخیز، مگر اندکی
کسانی که در مقامات دین به جایی رسیدهاند، همه از شبخیزها بودهاند، از غیر آنها دیده نشده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن کریم شب و روز را به عنوان آیه و نشانه معرفی مینماید و میفرماید: و شب و روز را دو نشانه قرار داديم. نشانه شب را تيرهگون و نشانه روز را روشنىبخش گردانيديم (اسراء/12) که برای هر کدام از این دو نشانه هدف مشخصی هم ذکر شده است، روز را برای کسب معاش و کسب از فضل خدا “وَ جَعَلْنَا النهََّارَ مَعَاشًا (نباء/11)” و شب را مایه پوشانندگی، آسایش و آرامش ….. “وَ جَعَلْنَا الَّيْلَ لِبَاسًا (نباء/10)"، “وَ مِنْ ءَايَاتِهِ مَنَامُكمُ بِالَّيْلِ (روم/23)” و “وَ جَعَلَ الَّيْلَ سَكَنًا (انعام/96)”
نگاه دقیقتر به دو واژه شب و روز (لیل و نهار) در قرآن نشان میدهد که با وجود این که روز زمان معاش و کسب فیوضات است اما زمانی میتوان روز را خوب درک کرد و از آن بهره برد، که شب را هم درک کرده باشیم. یعنی این شب است که وضعیت روز ما را هدایت میکند، شب مقدمه روز هر کسی میشود و اگر فرد از فرصت شب بهره برد، بهره نیکویی از فرصت روز خواهد برد. در دو آیه از قرآن کریم به بحث “نوم” همان خواب در شب اشاره شده است و لیل را به عنوان فرصتی برای خوابیدن معرفی کرده است. در پنج آیه از قرآن کریم هم با عبارات مختلفی، لیل را به عنوان فرصتی برای آرامش یافتن معرفی کرده است، مثلا میفرماید: “أَ لَمْ يَرَوْاْ أَنَّا جَعَلْنَا الَّيْلَ لِيَسْكُنُواْ فِيه” ، آیا نمیبینید که ما شب را برای سکونت یافتن قرار دادهایم، این سکونت یافتن قطعا به دو دلیل به معنای خوابیدن در شب نیست، 1. چه اگر این طور بود همان واژه “نوم” برایش بکار گرفته میشد، این در حالی است که معنای بسیار وسیعتری در سکونت از ریشه “سکن” گذاشته است که در کتاب لغت مینویسد، “سکن” به معنای استقرار در مقابل حرکت است، یعنی قرار و آرامش که هم میتواند مادی و هم معنوی باشد، حالتی که در آن اضطراب و تشویش برطرف میشود و آرامش و اطمینان جایگزین میگردد. 2. در آیات دیگر مکررا به برخاستن در شب، نماز خواندن در شب، تلاوت قرآن در شب، و در کل تسبیح گوی بودن در شب امر شده است.
می فرماید: وَ مِنْ ءَانَاى الَّيْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرَافَ النهََّارِ لَعَلَّكَ تَرْضىَ(130) برخی از ساعات شب و حوالی روز را به تسبیح خدا بپرداز امید است که خدا ا ز تو راضی شود؛ وَ مِنَ الَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبَارَ السُّجُود (ق/40) و پاره ای از شب و به دنبال سجود خدای را تسبیح کن؛ وَ مِنَ الَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبَارَ النُّجُوم (طور/49) و پاره ای از شب و به دنبال فرو شدن ستارگان خدای را تسبیح کن؛ وَ مِنَ الَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلا (انسان/26) و پاره ای از شب را سجده کن و شب های دراز، او را تسبیح گوی. همچنین در سوره مزمل ( آیات 6-2) خطاب به حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: قُمِ الَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا/ نِّصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً/ أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلاً/ إِنَّا سَنُلْقِى عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلاً/ إِنَّ نَاشِئَةَ الَّيْلِ هِىَ أَشَدُّ وَطًْا وَ أَقْوَمُ قِيلاً ….. شبها برخیز مگر اندکی از آن را، نصف آن را، کمی کمتر یا کمی بیشتر از نصف، قرآن را با ترتیل تلاوت کن، ما به زودی قول سنگینی را بر تو القاء میکنیم، هر چند بلند شدن در شب رنجش بیشتر است اما قول و گفتار در شب پایدارتر است و در آیه 79 اسراء می فرماید: وَ مِنَ الَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسىَ أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا محَّْمُودًا، و از شب بخشی را زنده بدار که به منزله نافله ای برای تو باشد، امید است که پروردگارت تو را به مقام محمود برساند.
بنابراین شب مقدمه کسب فیوضات در روز بعد است، شب فرصتی است برای رها شدن از همه دغدغهها، اشتباه رفتنها، مرور کردن همه آن چیزی که در روز تجربه کردهایم، فرصتی است برای دوباره برگشتن به سوی خدا ، و تفکر کردن و عبادت کردن، فرصتی است برای در وضعیتی بالاتر قرار گرفتن و بالا رفتن، فرصتی است برای گسترش ظرف، تا در روز بتوانیم فیوضات بیشتری را با کار و تلاش کسب کنیم. ماییم که همیشه همان یک ظرف کوچک را برمی داریم و هر روز صبح روانه کسب فیوضات میشویم و باز فردا با همان ظرف و همان ظرف و گاهی حتی با ظرفهای کوچکتر شده…. تا وقتی شب نداشته باشیم فیوضات بیشتری را کسب نخواهیم کرد ….
در حالات مرحوم کاشف الغطاء که از بزرگا علماء در قرن سیزدهم و ساکن نجف اشرف بوده، آمده است:
در یکی از شبها که برای تهجد برخاست، فرزند جوانش را از خواب بیدار کرد و فرمود: “برخیز به حرم مطهر مشرف شده و در آنجا نماز بخوانیم". فرزند جوان که برخاستن از خواب در آن ساعت شب برایش دشوار بود، در مقام اعتذار برآمد و گفت: “من فعلا مهیا نیستم شما منتظر من نشوید، بعد مشرف میشوم”
فرمود: “نه، من اینجا ایستادهام؛ برخیز، مهیا شو که با هم برویم”
آقازاده، به ناچار از جا برخاست و وضو ساخت و با هم به راه افتادند. کنار درب صحن مطهر که رسیدند، آنجا مرد فقیری را دیدند، نشسته و دست سوال از برای گرفتن پول از مردم باز کرده است. آن عالم بزرگوار ایستاده و رو به فرزندش فرمود: “این شخص در این وقت شب برای چه اینجا نشسته است؟” گفت:” برای تکدی از مردم". فرمود: “آیا چه مقدار ممکن است از رهگذران، عاید او گردد؟” گفت: “احتمالا مقداری ناچیز”
فرمود: ” درست فکر کن، ببین این ادم برای یک مبلغ بسیار اندک و کم ارزش دنیا، آن هم محتمل، در این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشته و آمده در این گوشه نشسته و دست تذلل به سوی مردم باز کرده است! ایا تو به اندازه این شخص، اعتماد به وعدههای خدا درباره شبخیزان و متهجدان نداری که فرموده است:” احدی نمیداند که به پاداش عملشان چه چشم روشنیها برای آنان، ذخیره گردیده است؟ (سجده/17)
از علامه سید محمد حسن طباطبایی صاحب تفسیر المیزان هم خاطرهای نقل شده است که می فرمایند: چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی، گهگاهی به محضر مرحوم آیت الله حاج میرزا علی آقا قاضی شرفیاب میشدم، تا این که یک روز جلوی در مدرسهای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آنجا عبور میکردند، چون به من رسیدند دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: “ای فرزند، دنیا میخواهی نماز شب بخوان، آخرت میخواهی نماز شب بخوان.”
عارف ربانی مرحوم ملا حسینقلی همدانی رحمت الله علیه میفرمود: ” کسانی که در مقامات دین به جایی رسیدهاند، همه از شب خیزها بودهاند، از غیر آنها دیده نشده است.
حالا خوب است کمی به خودمان و به زندگیهایمان بیندیشیم، همه “قم لیل” شده اند به لطف تکنولوژی و اتفاقا جز اندکی نمیخوابند و اگر صبحها هم مجبور نباشند سر کلاس و یا سر کار بروند تلافی این اندک خوابیدن را تا لنگهی ظهر درمیآورند. اصلا این روزها با وجود لاین، وایبر و واتسآپ و چت و این همه بازی کامپیوتری و …. چه فرصتی برای استقرار یافتن!؟، چه فرصتی برای سکونت پیدا کردن!؟، چه فرصتی برای در خود بودن و خود را مرور کردن!؟ ……. کلا همه چیزمان عوض شده است، باز صد رحمت به آن هایی که همه چیز را آب ببرد، آن ها را خواب میبرد، ما همان خواب شب را هم از خود دریغ کرده ایم ….
منتظر نظرات شما هستیم،
1. شما در رابطه با “شب زنده داری” چه نکاتی از زندگی علماء و اهل بیت دارید؟
2. شما چه تجربه هایی از این نوع زندگی در خودتون یا اطرافیانتون دارید؟
3. شما چه نقدهایی به سبک زندگی شیعیان به ویژه جوانان در این حوزه دارید؟
4. چه راهکارهایی دارید برای ترویج بهره گیری از شب در حوزه کلان، دانشگاه، خانواده و …. ؟
5. و هر چی که دلتون میخواد پیرامون این مطلب بگید…
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم