baran

میتوان زیر باران گام برداشت و تا خدا پرواز کرد
  • جستجو 
  • بانوی گیسوحنایی نور نیمه شعبان 
  • تماس  
  • ورود 

طریق یاحسین (2)

30 مهر 1395 توسط طيبه قيدي

پیاده روی

همان ابتدای راه پاهایش تاول زده بود .

نمیدانم این شترازکجاپیدایش شده بود وکنارجاده برای خودش راه می رفت . اوهم توی آن افتاب ، مات شترشده بود .

صدایش کردم : بیا بریم دیگه !

انگارصدایم رانشنیده باشد ، بغضش راقورت داد وآرام گفت :

آخه روی این شتر … چطور بدون جهاز میشه سوارشد و تاشام رفت ؟…

 

داشتیم پیاده روی مان رامیکردیم که یک دفعه ایستاد . انگارنگاهش مضطرب شده بود . چفیه راازدورگردنش بازکردورفت .

وقتی برگشت ، تازه فهمیدیم چه شده است . وقتی چفیه اش رادیدم که چند مترآن طرف تر روی کالسکه بچه بسته است .

نمی دانست نوزاد عرب ، شش ماهه است یا بیشتر، فقط نمی خواست سربچه ای درراه کربلا زیرآفتاب بماند …

 

آمده بود کربلا که ازگناهان گذشته اش توبه کند .

آخرسفر می گفت : ” همه مراحل توبه را توی این سفردیدم ؛ پشیمونی از گناه ، استغفارتوی اعمال مسجد کوفه ، عبادت خدا توی حرم امام ها ،

حتی آب کردن گوشتی که از حرام به بدنت روییده توی پیاده روی زیر آفتاب داغ عراق .“

ادامه دارد …

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: ، پیاده روی اربعین تاول توبه چفیه

موضوعات: خاطرات لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

مرداد 1404
ش ی د س چ پ ج
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • ازهردری نوشتن
  • سلام برشعبان وانوارش
  • دل نوشته ها
  • انتظار یا...
  • درمحضربزرگان
  • طرح ونقد
  • لحظه ای بابهشتیان
  • حیات طیبه
  • معرفت
  • درسایه ساردعا
  • کلام وحی
  • بهلول عاقل
  • خاطرات
  • محرم

Random photo

گریه بر مظلوم کربلا طبق روایات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • تماس
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس