نامه 46
اما بعد ، توازکسانی هستی که من برای به پاداشتن دین از آنها کمک میگیرم ! سرکشی وتکبررابه وسیله آنان درهم می کوبم ومرزهایی که درمعرض خطر قراردارد، به وسیله آنها حفظ میکنم . بنابراین ، تودرمورد آنچه برایت مهم است از خدا استعانت جوی ؛ وشدّت وسختگیری را باکمی نرمش درهم آمیز ، درآنجا که مداراکردن بهتراست مداراکن ! اما آنجایی که جزشدت وعمل کارازپیش نمی رود ، شدّت رابه کاربند.
پروبالت رابرای مردم بگستر! وباچهره گشاده باآنان روبرو شو ! نرمش را نسبت به آنها نصب العین خودگردان ! ودرنگاه ، اشاره ، وتحیّت ودرود ، میان آنها مساوات را رعایت کن ! تازورمندان وبزرگان کشوردرتبعیض وحمایت بی دلیل تو طمع نورزند و ضعیفان از عدالت تو مایوس نگردند . والسلام .
( نامه امیر المومنین به بعضی از فرماندارانش نهج البلاغه ص 656)
این روزها هفته دولت است وبازار پروژه های عمرانی و … داغ داغ وبرخورد دولت مردان در شهرستانها و استانها بسیار ، یاد یک رفتن دولتمرد امروزی افتادم که چندی پیش ( 3شهریور 95)ساعت 11شب به سمت منزلش میرفت و بادیگاردهایش با آن جثه وهیبت و ماشینهای چند صد میلیونی اطراف ماشین را احاطه کرده بودند و اصلا چهره فرماندار ودولتمرد مشخص نبود و اجازه حرکت به ماشینها نمیدادند که توگشاده رویی را ببینی یا نه و … لبخند حاکی از درد به روی لبهایم نقش بست و ناخودآگاه یاد نامه های امیر عالم افتادم که به مسئولینش مینوشت و دیدم ما و رفتارمان فرسنگها با مولایمان فاصله دارد و اسمی شیعه ایم .