برتری امام علی برانبیاء
صعصعة ابن صوحان که از اصحاب بزرگوار حضرت علي (ع) است نقل مي کند که روزي از حضرت در مورد فضائلش پرسيدم. حضرت جواب به اين سوال را دور از اخلاق دانستند و فرمودند که سوال كنم. - وقتي سوالي مطرح باشد، پاسخ گفتن، از وظايف امام است -
پرسيدم: يا علي! تو برتر هستي يا آدم؟
فرمود: من. به آدم گفته شد تا به آن درخت نزديك نشود، امّا شد. ولي من براي رسيدن به يك لقمه حلال از هفتاد لقمه شبهه ناك گذشتم.
پرسيدم: تو برتري يا نوح؟
فرمودند: من. به نوح گفتند كه فرزندت، از اهل تو نيست. امّا فرزندان من را، سيد جوانان اهل بهشت خوانده اند.
پرسيدم: تو برتري يا ابراهيم؟
فرمودند: من. زمانيکه ابراهيم از خداوند درخواست کرد که زنده شدن مردگان را ببيند، گفت که ميخواهد قلبش اطمينان يابد و يقينش بيشتر شود. امّا براي من، اگر تمام پرده هاي عالم كنار رود، ذرهاي به يقينم اضافه نخواهد شد.
پرسيدم: تو برتري يا موسي؟
فرمودند: من. خداوند به موسي امر كرد تا به مدين برود و فرعون را هدايت كند. عرضه داشت: خدايا كسي را يار من قرار بده تا با همراهي او بروم. چون سالها قبل، فردي از اهالي مدائن را كشته بود، از خدا يار و ياور طلب کرد و خداوند هارون را وزير و مشاور او قرار داد. امّا من، زماني كه آيات برائت نازل شد، بدون آنكه يار و ياوري طلب كنم به جانب مكّه براه افتادم تا آيات را براي مردم مکه بخوانم، در حاليکه در جنگهاي بدر و اُحد، بزرگان قريش را كشته بودم.
پرسيدم: تو برتري يا عيسي؟
فرمودند: من. مادر عيسي را درد زايمان فرا گرفت. وارد عبادتگاه شد. به او خطاب رسيد که از اينجا خارج شو! اينجا عبادتگاه است. امّا وقتي درد زايمان مادرم را فرا گرفت. ديوار كعبه شكافته شد و خطاب رسيد كه بر حريم امن الهي داخل شو.
پرسيدم: تو برتري يا رسول خدا؟
فرمودند: من جان و نفْس رسول خدا هستم. من وصّي و جانشين او هستم. من پسر عموي او هستم.