baran

میتوان زیر باران گام برداشت و تا خدا پرواز کرد
  • جستجو 
  • بانوی گیسوحنایی نور نیمه شعبان 
  • تماس  
  • ورود 

زیارت خاصه امام رئوف

15 مرداد 1397 توسط طيبه قيدي
زیارت خاصه امام رئوف

قال سید ابن طاووس فی اقبال : ورایت فی بعض تصانیف اصحابنا العجم رضوان الله علیهم ، انّه یستحب ان یزارمولانا الرضا علیه السلام یوم ثالث وعشرین من ذی القعده من قرب او بعدببعض زیارات المعروفه اوبمایکون کالزیارة من اروایة بذلک 

لقب رئوف
این لقب در زیارتنامه‌ای از امام جواد (ع)  نقل است: “سلام بر شما ای امام رئوف”

رئوف یعنی انسان مهربان و اهل بخشش.

رئوف با رحیم (یعنی بخشنده و مهربان) از ۳ جهت فرق می‌کند لذا مهمتر از رحمت است:

1. رئوف، بخشش و رحمتی است که بسیار زیاد است و حدّ و حصر ندارد.
2. رأفت رحمت و بخششی است که نصیب انسان گرفتار می‌شود. 
3. رأفت رحمتی است که ملایم نفس است یعنی نفس انسان آن را دوست دارد و در آن ذرّه‌ای کراهت و ناپسندی وجود ندارد.

امام رضا (ع)، امام رئوف است یعنی رحمت او بسیار است، مطابق و ملایم نفس انسان است و شامل افراد گرفتار می‌شود.

لقب عالم آل محمد 
حضرت امام کاظم (ع)  می‌فرمایند: “مکرّر از پدرم حضرت صادق شنیدم که فرمودند: عالم آل محمّد در صلب تو قرار دارد، ای کاش‎ ‎من زمان او را درک می‌کردم، نام او هم نام جدّم حضرت علی بن ابیطالب است”

در کتاب عیون اخبار الرضا، أبی نصر بزنطی می‌گوید: در متنی از امام رضا (ع) خواندم که اینگونه نوشته بود:
“برسانید به شیعیان من که زیارت من نزد خداوند معادل هزار حجّ و هزار عمره است”
خیلی تعجّب کردم و شرفیاب محضر امام جواد شدم و عرض کردم یعنی هزار حج و هزار عمره؟
امام فرمودند: به خدا قسم همین‌طور است.
بعد فرمودند: بلکه معادل یک میلیون حجّ برای کسی است که با معرفت شرفیاب محضر حضرت رضا شود. 

حضرت امام علی (ع)  فرمودند: “بزودی مردی از فرزندانم در خراسان بوسیله زهر جفا به شهادت می‌رسد، اسم او اسم من است، اسم پدر او اسم موسی بن عمران است. بدانید که هرکس او را در غربتش زیارت کند خداوند گناهان گذشته و آینده‌اش را می‌بخشد، اگرچه به عدد ستارگان و قطره‌های باران و برگ‌های درختان باشد.”

مقصود از این حدیث این نیست که ما برویم هر کاری دلمان خواست انجام دهیم، بعد به زیارت امام رضا برویم. این مسخره کردن است.
مراد اینست که اگر احدی حتی به اندازه قطره‌های باران گناه کرده، مأیوس نشود.

 نظر دهید »

سوال از بهلول درباره حضرت لوط ع

27 دی 1395 توسط طيبه قيدي

از بهلول سوال کردند که حضرت لوط پیغمبر چه قومی بوده ؟

گفت : از اسمش پیداست که پیغمبر الواط وارازل وبدان بوده است .

به بهلول گفتند : چرا چنین جسارتی به پیغمبر خدا می نمایی ؟

گفت : به خود پیغمبر جسارتی نشده ، قومش را میگویم ودروغ هم نگفته ام !

 نظر دهید »

سوال مردی از بهلول درباره شیطان

26 دی 1395 توسط طيبه قيدي

آورده اند که مردی زشت رو وبد اخلاق از بهلول سوال کرد که خیلی دوست دارم که شیطان را ببینم

بهلول گفت : اگر آینه درخانه نداری در آب زلال نگاه کن شیطان را خواهی دید .

 

 نظر دهید »

سوال نمودن هارون ازبهلول درباره شراب

18 دی 1395 توسط طيبه قيدي

آورده اند روزی بهلول بر هارون وارد شد خلیفه مشغول صرف شراب بود وخواست خود را از خوردن حرام تبرئه کند

از بهلول سوال کرد اگر کسی انگوربخورد حرام است ؟

بهلول جواب داد نه

خلیفه گفت بعد انگور آب هم بالای آن بخورد چطور؟

بهلول جواب داد اشکالی ندارد

بازخلیفه گفت بعدازخوردن انگوروآب مدتی هم در آفتاب بنشیند ؟

بهلول گفت بازهم اشکالی ندارد

پس خلیفه گفت : چطور همین انگوروآب رااگر مدتی درآفتاب گذارند حرام است !

بهلول جواب داد ، اگر قدری خاک برسرانسان بریزند آیا به اوصدمه میرسد؟

خلیفه گفت : نه

بعدازآن مقداری آب هم روی آن بریزند چطور صدمه میرسد ؟

خلیفه گفت : نه

بهلول گفت : اگر همین آب وخاک را بهم مخلوط کنند وخشتی بسازند وبه سر انسان بزنند صدمه میرسد یا نه ؟

خلیفه جواب داد سرانسان میشکند

بهلول گفت : چنانچه از ترکیب آب وخاک سرآدم میشکند وبه اوصدمه میرسد از ترکیب آب وانگورنیز متاعی بدست میآید که قانون شرع  آن راحرام  ونجس قرارداده وازخوردن آن هزاران صدمه به انسان میرسد وخورنده آن حددارد .

خلیفه از جواب بهلول متحیر شد ودستورداد تا بساط شراب را بردارند .

 

 نظر دهید »

بهلول با دوست خود

18 دی 1395 توسط طيبه قيدي

شخصی که سابقه دوستی با بهلول راداشت روزی مقداری گندم به آسیا برد ، چون آرد نمود برالاغ خود حمل کرد وچون نزدیک منزل بهلول رسید اتفاقا خرش لنگ شد وبرزمین افتاد آن شخص با سابقه دوستی که با بهلول داشت اوراصدازد ودرخواست نمود تاالاغش رابه او بدهد وبارش رابه منزل برساند.

چون بهلول قبلا قسم خورده بود که الاغش را به کسی ندهد به آن مرد گفت :

الاغ من نیست . اتفاقا صدای الاغ بلندشد وبنای عرعرکردن راگذاشت

آن مرد به بهلول گفت : الاغ تودرخانه است ومی گویی نیست .

بهلول گفت : عجب دوست احمقی هستی ؛ توپنجاه سال است بامن رفیقی حرف مراباورنمیکنی ولی حرف الاغ راباور مینمایی .

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
اردیبهشت 1404
ش ی د س چ پ ج
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • ازهردری نوشتن
  • سلام برشعبان وانوارش
  • دل نوشته ها
  • انتظار یا...
  • درمحضربزرگان
  • طرح ونقد
  • لحظه ای بابهشتیان
  • حیات طیبه
  • معرفت
  • درسایه ساردعا
  • کلام وحی
  • بهلول عاقل
  • خاطرات
  • محرم

Random photo

میلاد دریای بینش وشکافنده دانش

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • تماس
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس