طریق یاحسین
به محضر بانوی کربلا ؛ نذر تنگی سینه اش ، وقتی دست برسرگرفت وگفت : وامحمداه.
خاطرات پیش رویتان مجموعه وقایعی است که دراردوی پیاده روی اربعین رخ داده است . اتفاقاتی که از لحظه ثبت نام تا برگشت از سفر را در برگرفته
همه سعی نویسنده برآن بوده تاذره ای از لذت زیارت پیاده مولای مان را به انهایی که تابحال این سفر را تجربه نکرده اند بچشاند و به انهایی که روزی باپای پیاده حضرت را زیارت کرده اند به یاد آورد که چه لحظات شیرینی برآنها گذشته است . باشد که مقبول مولایمان قرارگیرد .
ثبت نام
می خواست برای اردوی پیاده روی کربلا ثبت نام کند اما مادرش اجازه نمی داد . می گفت : “ امنیت نداره … خطرناکه “
فردایش که رفت دانشگاه یک دفعه شیشه پشت سرش شکست و پایش برید .
مانده بود چرا توی دانشگاه … کسی پیدا نمی شود که به اوبرسد ؟ حتی دوتا بیمارستان هم رفت اما کسی پذیرشش نکرد وبرگشت باهمان پای خونین به خانه
چندروزبعد که حالش بهترشد مادش آمد بالای سرش وگفت :
“فردا اون اردوی کربلا را ثبت نام کن … اگر قرارباشه برات اتفاقی بیفتد بذار زیرسایه امام حسین علیه السلام باشی“.
نه که نخواهد ، می خواست ثبت نام کند اما پول سفر رانداشت . مانده بود به مادر چه بگوید اما سکوت کرد آخه آخر ماه بود ومیدانست مادرهم
هنوز حقوق نگرفته ، با چشم خیس و درد دل شبانه با مولا ؛ خوابید و دوروز بیشتر وقت نداشت تا ثبت نام .
توراه رفتن به دانشگاه دوستش پشت خط داشت میگفت : یکی نذرکرده پول سفر یک زایر امام حسین رابرااربعین بپردازه وبعد سفر پس بگیره اگر میری سفر ، پول را دراختیارت بگذارم ؟ !
نجف
ایستاده بود روبروی ایوان نجف ومیخواست به امامش سلام دهد
انگار حسی صمیمی تراز احساس امام و مامومی به مولایش داشت . مانده بود ، امام را چه چیزی خطاب کند که دلش آرام شود .
همان وقت بود که یاد حدیث پیامبر صلوات الله افتاد که فرمودند:
” من وعلی علیه السلام پدران این امتیم ” .
با اشک و سلام بابا جان گفتن بود که وارد صحن شد .
خروجی
به گوش جان رسد نسیمی جان فزا خداحافظ نجف ، سلام ای کربلا
اینجا خروجی شهر نجف است . جایی که یکی از گیراترین جادبه های دنیارادرخود جاداده است ؛ یک تکه حلبی که دنیایت را به هم میریزد .
همان جایی که زائر های پیاده کربلا کنارجاده میخکوب میشوند وزل میزنند به تیرهای چراغ برق خروجی نجف تا کربلا که شماره گذاری شدند تا راه راگم نکنند وبه هرکدام آنها می گویند میله .
میله شماره یک و تابلویی که نوشته رویش دلت را میلرزاند : “ طریق یا حسین علیه السلام “
ادامه دارد …