baran

میتوان زیر باران گام برداشت و تا خدا پرواز کرد
  • جستجو 
  • بانوی گیسوحنایی نور نیمه شعبان 
  • تماس  
  • ورود 

ایا چون شیخ مفید از حقانیت مولا دفاع میکنی؟

24 اردیبهشت 1398 توسط طيبه قيدي

روزی قاضی عبدالجبّار در بغداد در مجلس خود بود و بسیاری از علمای بزرگ شیعه و سنّی در آن مجلس حضور داشتند، در این هنگام شیخ مفید وارد مجلس شد و در پائین مجلس نشست و پس از مدتی به قاضی رو کرد و گفت: من از تو در حضور علماء سؤالی دارم؟
قاضی گفت بپرس.
شیخ مفید فرمود: شما در مورد این حدیث چه می‌گوئید که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در #غدیر فرمود: مَنْ کُنْتُ مولاه فعلی مولاه ،کسی که من رهبر او هستم پس علی رهبر اوست.
آیا این حدیث، مسلم و صحیح است که پیامبر در روز غدیر فرموده است؟

?قاضی گفت آری، حدیث صحیح می‌باشد.
?شیخ مفید فرمود: منظور از کلمه مولی چیست؟
?قاضی گفت: مولی به معنی اولی و بهتر است.

?شیخ مفید فرمود: پس این اختلاف و خصومت بین شیعه و سنّی چیست؟ (با اینکه پیامبر علی را برتر از دیگران معرفی نموده است).

 قاضی گفت: این حدیث، روایت است، ولی خلافت ابوبکر دِرایت (و از روی اجتهاد و درک) می‌باشد، و انسان عادل روایت را همتای درایت قرار نمی‌دهد (یعنی درایت مقدّم است).

شیخ مفید فرمود: شما درباره این فرمایشات پیامبر چه می‌گوئید که به علی علیه السلام فرمود: حَرْبُک حَرْبی وَسلمُکَ سِلْمی (جنگ تو جنگ من است، و صلح تو صلح من است).
قاضی گفت: این گفتار براساس حدیث صحیح است.

شیخ مفید فرمود: نظر شما درباره اصحاب جمل (که به جنگ علی(ع)آمدند مانند طلحه و زبیر و…) چیست؟
قاضی گفت: ای برادر آنها توبه کردند.

شیخ مفید فرمود: ای قاضی جنگ آنها دِرایت و (حتمی) بوده است ولی توبه کردن آنها روایت شده است و تو در مورد حدیث غدیر گفتی روایت معادل درایت نیست (و درایت مقدم می‌باشد).

قاضی از پاسخ به شیخ مفید عاجز و درمانده شد، سر در گریبان فرو برد و سپس گفت تو کیستی؟
شیخ مفید جواب داد من خدمتگذار تو محمد بن محمد بن نعمان حارثی هستم. قاضی از مسند قضاوت برخاست و دست شیخ مفید را گرفت و بر آن مسند نشانید و گفت: اَنْتَ المفیدُ حقا براستی که تو انسان مفید (و سود بخشی) هستی.

چهره‌های علمای بزرگ مجلس درهم‌ کشیده شد، وقتی قاضی ناراحتی آنها را دریافت به آنها رو کرد و گفت: ای علماء این مرد (شیخ مفید) مرا مجاب کرد و در پاسخ او عاجز شدم، اگر کسی از شما قادر به جواب او هست، اعلام کند تا او را بر مسند بنشانم و شیخ مفید به جای خود بنشیند، هیچ کس جواب نداد و این موضوع شایع گردید و علت نام گذاری او به مفید از همین جا سر چشمه گرفت.

مستدرك سفينة البحار نویسنده : النمازي، الشيخ علي جلد : 8 صفحه : 349

 نظر دهید »

نقد وجود فلسفی به زبان ساده

24 اردیبهشت 1398 توسط طيبه قيدي

خلاصه مبحث
سه نوع تفکر فلسفی داریم
1- مشاء : برهان واستدلال محض ( ابن سینا )
2- اشراق : کشف وشهود هم درکنار برهان و چه بسا عالی تر از برهان واستدلال ( سهروردی )
3- حکمت متعالیه : جمع بین استدلال و کشف وشهود ( ملاصدرا )

طبق برهان فلاسفه و دیدگاه فیلسوفان :
حمل موجود بر خدا و حمل موجود بر انسان را یک معنا میداند و وقتی که حقیقت انسان و خدا وجود است و حقیقت یکی شد اختلاف در شدت وضعف و تقید است . ( خدا وجود شدید و بدون قید و ما مخلوقات وجود ضعیف و با قید ) پس موجود به خدا و انسان یکی است پس اتحاد و سنخیت در حقیقت است . ( پایه حقایق یکی است )

دیدگاه ما :
بین موجود و وجود تفاوت است . (موجود یعنی هست - واقعیت – بودن - ) پس میتوان گفت موجود یعنی اثبات واقعیت و بودن وهستی اشیا است بدون انکه ان واقعیت چه چیز و چه حقیقتی دارد
وجود (یعنی کیفیت – حقیقت – نحوه بودن - ) پس مستوان گفت وجود یعنی حقیقت هر شی و خود ان شی با توجه به صفات اشیا عین ذات ان است . خبر از حقیقت میدهد و موجودیت و شی ئت را دربردارد

مثال : این ماژیک است ؟! حقیقت و نحوه بودن ( وجود )
مثال این هست ؟ واقعیت و بودن ( موجود )
تذکر مهم :
الف )) بین وجود( یک حقیقت ) و عدم ( نبود یک حقیقت ) فاصله ( چیزی به غیر ازآن حقیقت ) است چون رابطه ضد دارد .
زیرا میتواند وجود به شکل و حقیقت دیگری باشد ( ذات غیر از وجود داشته باشد )
چرا که در دیدگاه ما وجود یک حقیقت است که میتواند باشد و یا میتواند چیز دیگری (ذاتی دیگر، حقیقتی دیگر ) باشد
عدم میگوید چیزی ان وجود (حقیقت ) نباشد و نیست .
وجود ( چیزی با حقیقت وجود )
فاصله ( چیزی که حقیقت غیر وجود داشته باشد )
عدم ( نبود چیز و حقیقت ) عدم دو حالت دارد یا عدم محض است یعنی هیچ حقیقتی نیست . (اصلا نیست ) یا عدم وجود است یعنی چیز و حقیقتی دیگر است که ما تعبیر به فاصله کردیم .
مثلا ماژیک در برابرآن یا هیچ ماژیکی نیست و اصلا چیزی نیست یا میتواند خودکار یا مداد یا … باشد.

ب )) بین موجود ( واقعیت ) و معدوم ( نبود واقعیت ) فاصله نیست . چون رابطه نقیضین است . چون ثالثی بین هست و نیست نداریم یعنی نمیشود چیزی هم نباشد و هم باشد و یا هم نیست باشد هم هست باشد .
موجود ( هست خبر از واقعیت ) # عدم ( نیست نبود از واقعیت )

نتیجه : خدا یا وجود است یا عدم فلاسفه میگویند :اگر بگویی خدا وجود نیست خدا عدم میشود و چون خدا معدوم نیست پس خدا وجود و حقیقت ان وجود است .
اما میگوییم وجود را شما فلاسفه برابر عدم دانستید در حالیکه در مقابل وجود دو قسم است 1- عدم محض 2- عدم وجود
پس خدا نه عدم است نه وجود،  خدا ، خداست،  اما وجود نیست چیز دیگر به خلاف چیزهای دیگر است بی حد و موجودیتی بی حد دارد و من  نمیدانیم چیست . قدرت خدا و علم خدا و حکمت خدا عین ذات اوست . لذا اصلا نمیتوان به خدا اطلاق وجود کرد چون اصلا نه از روایات و نه از قرآن چنین برداشتی نمیتوان کرد . من ندیدم درلسان قران خدا خودش راوجود بنامد … اگر توی فیلسوف دیدی ، پس بپذیر اندیشه عقلانی سستت را .

 نظر دهید »

خطبه 8 ذی الحجه

14 دی 1397 توسط طيبه قيدي

 

 

آن زمان که باید حرکت (خروج از قوه به فعل )صورت گیرد ،دیگر جای ماندن نیست ودرجازدن وراکدبودن بی معناست . حرکت حتی در روز ترویه (8 ذی الحجه ) هم میتواند باشد و مکه که خود مقصد تمام حجاج وعباد است و مهمترین شهر جهان اسلام ، مبدایی میشود برای مقصدی بنام عراق وحجی حسینی وعبادتی عاشورایی.

اما لازمه حرکت داشتن  انگیزه وهمراهی خطابه است خطابه ای که تمام مردم عالم رامورد خطاب قرار دهد تابدانند چرا وچگونه باید حرکت کرد وسکون نداشت ! اینگونه است که سخن اغاز میشود برای حرکتی(فعلی) بزرگ                  الحمد الله باحمد وسپاس الهی و جمله ای که تاکید دارد انچه خدا بخواهد همان میشود جمله ای که به فرموده صادق ال نبی حاجت رازودتر روامیکند ماشاءالله ولاقوة الا بالله ؛ حاجتی که شهادت ومرگ باعزت رابه دنبال داردوهمان مرگی که  برآدمی قطعی شده ؛ مثل گردنبدی برگردن دختر جوان .

خدای من چه فلسفه زیبایی! گردنبند درگردن دختر جوان! ، عقلا درزمینه زیبایی میگویند زیبایی نسبی است وجوانی خود بالاترین نسبیت درزیبایی است واین عاقل وعارف و عالم وحجت زمان حسین بن علی علیه السلام  است که میگوید :

” خط الموت علی ولد آدم مخط القلادة علی جید الفتاة”

اما این گردنبند چگونه گردنبندی است و چه منطقی پشت این گونه مرگ است ؟!

 آیا همین منطق مادی ومادیگرایی است که مرگ رانیستی میداند وتمام دنیای امروز را هدف وبرای رسیدن به این هدف از هروسیله ای بهره میبرد تا بدستش اورد وبه روزمرگی خود مشغول باشد و آدمی نیز به روزمرگی خود مانوس  !

یا نه مکتب دیگری ملا ک است ؟!که مرگ امروجودیست مانند حیات، خلقت پذیر است و دنیای امروز برای حرکت به سوی آخرت ابدی است و عمل زیبا زینت بخش حیات سرمدی . همان مکتبی که  بدانی  نمیتوانی بازگردی لذا بکوشی که بهترین باشی برای جاودانگی . اما با چه زیستی ؟!

 اگر زیستت اینگونه باشد که ؛ برنامه های زندگیت با آموزه های دینیت تنظیم شده  و باان به حیات اجتماعی و سیاسی خویش ادامه دهی  و این اموزه های ناب راکه از 14 نور الهی به تورسیده است ازگهواره تاگور همراه ساخته باشی ؛ آنگاه  مشتاق دیداری وبه سمت مرگ حرکت میکنی . همانگونه که مولایمان در خطبه اش می فرماید :

«و ما أولهني إلى أسلافي اشتياق يعقوب إلى يوسف»

من عاشق مرگم و مشتاق دیدار نیاکانم  مانند اشتیاق دیدار یعقوب برای یوسفش ؛

 اشتیاقی که تمام گریه ها به سمت دیدارش ریخته شده و تمام دعا ها خواب اورادیده و دل آهویی شده دربه در به دنبال صید نگاهش و بال پرواز گشاده شده به سوی سخاوت و رحمت فراوانش و دنیا زندان کوچکی شده برای ماندنش .

و چه تضادی است بین منطق حسین بن علی علیه السلام با دنیای مادی

 «و خير لي مصرع أنا لاقيه كأني و أوصالي يتقطعها عسلان الفلوات بين النواويس و كربلاء»؛«فيملأن مني أكراشا جوفا و أجربة سغبا لا محيص عن يوم خط بالقلم»؛

  منطقی که میداند ومیبیندگرگان بیابانی راکه بجانش و قطعه قطعه کردن بدنش تشنه اند و معده های گرسنه انان با دریدن جانش پرمیگردد در کجا !؟ درمنطقه نوامیس وکربلا  .                                                                             اما گام برمیدارد برای رسیدن به مسیری که خواسته شده برایش وتعیین گردیده و میسر شده برای رسیدن وحرکت هدفمندش ، به راستی  این هدف چیست ؟ حرکت به سمت شهادت درصورت دانستن ان ؟ یا نه فلسفه دیگری دارد و انگیزه چیز ی به جز شهادت است ؟!

«رضى الله رضانا أهل البيت»؛ رضاي خدا رضاي ما اهل بيت(ع) است و ما بر همان طريق که رضاي خداست حرکت مي‌کنيم. «نصبر على بلائه و يوفينا أجور الصابرين»؛ خداوند ما در اين بلا به ما اجر خواهد داد

 

 

 نظر دهید »

وحدت ویگانگی افریننده

14 دی 1397 توسط طيبه قيدي

 آن‌کس که وحدانیت الهی را دریابد، تنوّع آثار و دگرگونی‌های حاکم در دو قلمرو انسان و جهان و گوناگونی اشکال و رنگ‌ها و پدیده‌ها را مستند به ذات خودِ آنها نمی‌داند، و تکثّر و تنوّع دو جهان درونی و برونی را همچون تصوّرات و فعالیت‌های یک «من» می‌بیند.

 دانش‌ها و جهان‌بینی‌ها تاکنون در هیچ یک از جریانات طبیعی و انسانی، واقعیاتی به عنوان مادّه بنیادین، هیولای مطلق، طناب ممتدِ زیربنای حوادث و رابطه مطلق میان صورت‌ها را نتوانسته است اثبات نماید، پس این وحدت و هماهنگی جز از ناحیه آفریننده یگانه به وجود نمی‌آید.

? استاد علامه_جعفری
? ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه، جلد ۲، صفحه ۲۵۱

 

 نظر دهید »

حسین عصاره وجود مادراست

14 دی 1397 توسط طيبه قيدي

بسم الله الرحمن الرحیم

منشا تمام درها ، نادانی است وعلاج آن شناخت ودانستن .
اگر من وتو به سفاهت رسیده باشیم اورا ؛ درحد یک زن تلقی میکنیم که درخانه داری ووظایف وعبادت سرآمد بوده واگر مابه سرحد فقاهت رسیدیم تعبیرمان از او دوکلمه است انسیه حوراء
اما ماهنوز نمیدانیم که زهرا (س) کیست ؟ نمیدانیم او چه کرد که شد قلب عالم وجود ؟ نمیدانیم چه شد که رسید به جایی که خاتم النبیین درباره اش فرمود : هرکس برتو صلوات بفرستد هرجاکه من در بهشت باشم بامن است .
و هنوز درک نکرده ایم رب راضی است به رضای فاطمه و غضب میکند به غضب فاطمه یعنی چه ؟
نمیشناسیم چرا به جای اول شخص در انسانیت ؛صورتا وسیرتا علما واخلاقا که غیر از رسول اکرم نیست و منطقا باید او اول وارد بهشت شود ، چه شده که اول شخص وارد بهشت فاطمه (س) است ؟
قدر فاطمه الزهرا برعالم وادم مجهول است فقط همین رابدان که خون سید الشهدا عصاره وجود فاطمه الزهراست ودلیل گفته ام حدیثی است از صادق ال محمد ص که در تفسیر اسم مادرش میفرماید ، معنی اسم زهرا این است که خدا قصری از یاقوت برای او ساخته و این قصر در ملا اعلی معلق است و طول وعرضش از حوصله درک خارج اما یاقوتش حمراء است وسر این سرخی یاقوت عصاره وجود مادر؛ خون سید الشهداست .
پس حب حسین مرحمت دست فاطمه است .

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 63
اردیبهشت 1404
ش ی د س چ پ ج
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • ازهردری نوشتن
  • سلام برشعبان وانوارش
  • دل نوشته ها
  • انتظار یا...
  • درمحضربزرگان
  • طرح ونقد
  • لحظه ای بابهشتیان
  • حیات طیبه
  • معرفت
  • درسایه ساردعا
  • کلام وحی
  • بهلول عاقل
  • خاطرات
  • محرم

Random photo

طریق یاحسین(4)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • تماس
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس