اندکی تامل درقرآن
تأمل و تدبر پيرامون قرآن کريم از زواياي مختلف امکان پذير است. قصد از بيان اين مختصر، طريقه بهره مند شدن از محضر قرآن است. ابتدا به دو حقيقت در باب قرآن كريم اشاره مي کنيم.
1- برتري بر ساير كتب آسماني
خداوند در توصيف كتاب آسماني حضرت موسي (ع) فرمود: « وَ مِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَاماً وَ رَحْمَةً » (1) قبل از قرآن، كتاب آسماني موسي (ع) امام- طريق هدايت- و رحمت بوده است.
اين آيه اگرچه كتاب آسماني تورات را شامل ميشود اما در حقيقت ساير كتب آسماني را هم در بر ميگيرد.
تفاوت قرآن با تورات
رسول اكرم (ص) در حديث گرانقدري اين تفاوت را بيان کردند. شخصيت بزرگواري كه خداوند دربارهي ايشان فرموده است: « مَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى » (2) او از روي هوي و هوس سخن نمي گويد، تمام كلام او وحي است.
حضرت ختمي مرتبت (ص)، اميرالمؤمنين علي (ع) را خطاب قرار دادند و فرمودند: « يا علي! الْقُرْآنُ سَيِّدُ الْكَلَامِ » (3) ياعلي! قرآن، برترين كلام است.
بنابراين قرآن در مقايسه با ديگر كتب آسماني مانند تورات، برترين كلام است. در حديث ديگري رسول اكرم (ص) فرمودند: « فَضْلُ الْقُرْآنِ عَلَى سَائِرِ الْكَلَامِ كَفَضْلِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ » (4) برتري قرآن بر ساير سخنان، مانند برتري كلام خداوند بر كلام بندگان است.
2- تجلّي پروردگار
در قصص انبياء، داستاني از ميقات حضرت موسي با خداوند آمده است. « وَ لَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ » ايشان در ضمن مناجات خود به خداوند عرضه داشت: « قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ » خدايا ميخواهم تو را ببينم، « قَالَ لَن تَرَانِي » خداوند فرمود: هرگز نميتواني- اين امر امكان ندارد- سپس براي اينكه به موسي (ع) به آرامش و اطمينان برسد، فرمود: « وَ لَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي » اما اين كوه را نگاه كن، اگر اين كوه در جاي خود ايستاد، تو هم مرا خواهي ديد!
« فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَ خَرَّ موسَى صَعِقاً » (5) خداوند بر كوه تجلي كرد، كوه متلاشي گشت و موسي (ع) بيهوش شد.
بر مبناي اين آيات، خداوند ابتدا به موسي فرمود كه امكان ديدن وجود ندارد و سپس فرمود که اگر اين كوه در جاي خود ايستاد تو هم ميتواني تجلي مرا تحمل كني اما کوه هم ظرفيت تحمل تجلي حضرت حق را نداشت.
اميرالمؤمنين علي (ع) در باب قرآن فرمودند: « فَتَجَلَّى لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْهُ » (6) خداوند براي بندگان در قرآن تجلّي كرده است، بدون آنكه ديده شود.
قرآن تجلّي حضرت حق است. به همين دليل است كه حضرت امام باقر (ع) فرمودند: « إِنَّ الْقُرْآنَ حَيٌّ لَا يَمُوتُ » (7) قرآن زنده است و نميميرد. زيرا تجلّي خداوند است و خداوند موجودي حيّ است و هرگز نمي ميرد.
در طول ساليان متمادي، بهترين كتابها نيز كهنه ميشوند و از بين ميروند. اما قرآن كريم طراوت و تازگياش را هرگز از دست نميدهد. رمز اين پويايي قرآن اينست که تجلّي خداوند است.
از اين رو خداوند مردم را به آوردن نظير براي قرآن دعوت كرده تا عجز و ناتواني خود را در برابر اين نشانه عظيم الهي دريابند و به عظمت و بزرگي حضرت حق معترف شوند. مگر كسي ميتواند خداوند را در کلامش متجلّي كند تا با قرآن برابري کند؟!
تجلّي خداوند قابل تغيير هم نيست. بنابراين بهره اي كه از آيات قرآن برده ميشود، از ترجمهي آن نمي شود. آيات الهي سراسر نور است، آنچنانکه خداوند نور آسمانها و زمين است.
دسته بندي نوع بشر بر مبناي علايق:
نوع انسان از جهت وابستگي و تعلق خاطر، به سه گروه تقسيم ميشود:
1- اهل دنيا: گروهي از انسانها كه جهد و كوشش آنان براي دنياست.
2- اهل آخرت: گروهي از انسانها كه تلاش آنان براي آخرت است.
3- اهل الله: گروهي که براي دنيا يا آخرت تلاش نمي کنند، بلكه فقط خداوند را در نظر دارند.
اهل الله چه كساني هستند؟
پيامبر اكرم (ص) فرمودند: « أَهْلُ الْقُرْآنِ هُمْ أَهْلُ اللَّهِ وَ خَاصَّتُهُ » (8) آنان كه با قرآن اهليّت دارند اهل خدا هستند، آنان خواصّ درگاه الهي هستند.
هدف اين گروه، ذات اقدس خداوند است، نه آخرت و بهشت!
اهل الله داراي سه طيف هستند، همانند نور که طيف هاي مختلف دارد. هر طيف مقدمه اي براي ورود به طيف ديگر است ولي در عين حال، خود داراي اهميّت است.
طيف اول: قاريان قرآن
گروهي هستند که به قرائت قرآن مشغولند و البته اين قرائت موضوعيت دارد. « فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ » (9) هر آنچه ميتوانيد از قرآن بخوانيد.
سورهي مبارکه نمل آيات 91 و 92 مأموريت پيامبر اکرم را بيان کرده است. در اين آيات سه مأموريت براي ايشان آمده است:
1- پرستش خداوند: « إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَ لَهُ كُلُّ شَيْءٍ » همانا به من دستور داده شده که پروردگار اين شهر را (مكه) كه خداوند آن شهر را محترم گردانيده بپرستم، که همه چيز از آن اوست.
بر اين اساس در مقام تشهد در وصف حضرت ختمي مرتبت، شهادت به عبوديّت ايشان قبل از رسالت آمده است. « أشهد أنّ مُحَمد عَبدُهُ و رَسولُه » يعني عبوديّت، اولين مأموريت رسول اكرم (ص) است.
2- مأموريت دوم پيامبر اکرم اينست كه از تسليم شوندگان به درگاه خداوند باشند. « وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ »
3- سومين مأموريت ايشان اينست که قرآن تلاوت كنند. « وَ أَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ». نقش پيامبر (ص) تنها اين نيست كه فقط قرآن را براي مردم بياورد، بلكه تلاوت قرآن هم جزء مأموريت ايشان است.
در خصوص تلاوت قرآن، يکي از راويان حديث به خدمت امام صادق (ع) شرفياب شد و عرض كرد: مولاي من! آيا در يك شب تمام قرآن را بخوانم؟ امام (ع) فرمودند: پسنديده نيست که قرآن در كمتر از يك ماه خوانده شود.
يکي از دستورات قرآني اينست که قرائت قرآن در طي يك ماه صورت پذيرد.
حضرت علي (ع) يکي از ثمرات تلاوت قرآن را برشمردند و فرمودند: « من أنس بتلاوة القرآن لم توحشه مفارقة الإخوان » (10) كسيكه به خواندن قرآن مأنوس باشد، زمانيكه از برادرانش جداست، وحشتي ندارد. منظور حضرت از اين زمان، اشاره به شب اول قبر است.
در مورد شب اول قبر و سختي آن روايات بسياري نقل شده است. در يکي از اين روايات، پيامبر اكرم (ص) راه نجات از سختي ها و عذاب هاي دردناک آن را بيان کرده و فرمودند: « زمين (قبر) در شبانه روز 5 نکته به مردم ميگويد. يکي از آن نکات اينست: « أَنَا بَيْتُ الْقُرْبَةِ … عَلَيکُم بِالآنِس » (11) من خانهي تنهايي هستم … پس با خود مونس بياوريد.
از رسول اكرم (ص)پرسيدند: در شب اول قبر چه كسي مونس ما ميشود؟ حضرت فرمودند: « قرائت القرآن »
طيف دوم: اهل تدبّر در قرآن
براي اهليّت با قرآن، تدبّر لازم است. « كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ » (12) قرآن كتابي است پر بركت كه ما بر تو نازل كرديم تا در آيات آن تدبّر شود. البته صاحبان خرد، از اين تدبّر بهره ها خواهند برد.
نکته مهم اينست که نبايد در تدبّر توقّف كرد. اين مرحله راهي است براي رسيدن به مراحل بالاتر.
طيف سوم: عاملان به قرآن
در روايات عامل به قرآن، به « حملة القرآن » تعبير شده است. حاملان قرآن، همان عاملان به قرآن هستند. رسول خدا(ص) در حديثي فرمودند: « حَمَلَةُالقرآن، العامِلون بِه، حزب الله و اوليائه » (13) حاملان قرآن كساني هستند كه به قرآن عمل ميكنند، آنان تحت سرپرستي خدا هستند و از دوستان خدا بحساب مي آيند.
منظور از «حزب الله» كه همانا رستگاران هستند، عاملان به قرآن است.
رسول خدا(ص) در توصيف اين گروه فرمودند: « أَشْرَافُ أُمَّتِي حَمَلَةُ الْقُرْآنِ » (14) شريف ترين امّت من، حاملان قرآن هستند. و نيز در حديث ديگري فرمودند: « حَمَلَةُ الْقُرْآنِ عُرَفَاءُ أَهْلِ الْجَنَّةِ » (15) حاملان قرآن، در بهشت شناخته شده هستند.
ثمره انس با قرآن
اما نکته پاياني اين بحث، ثمره انس با قرآن است. اميرالمؤمنين علي (ع) ثمره همنشيني با قرآن و بهره مندي از آن را اينگونه تبيين فرمودند: « مَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِيَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ زِيَادَةٍ فِي هُدًى وَ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًى » (16) با قرآن مأنوس نشد مگر کسيکه يک زيادي و يك كمبود در خود احساس كند.
يعني احساس كند چيزي به او اضافه شده و در مقابل چيزي از او كم شده است. منظور از زيادي، افزايش نور ايمان و هدايت است و منظور از كمبود، کاهش ضلالت و گمراهي است.
بنابراين ثمره و نتيجه نشست و برخاست با قرآن، اينست که انسان از ضلالت دور شود و نور هدايت در وجود او بيشتر گردد. اگر اين ثمره حاصل نشود، محضر قرآن درک نشده است.
———————————————————————–
1- احقاف/آيه 12
2- نجم/آيه3و4
3- مستدركالوسائل /ج : 4 /ص : 337
4- مستدركالوسائل/ج 4 /ص 237
5- اعراف/آيه 143
6- الكافي/ج 8 /ص 386
7- بحارالأنوار/ج 35 /ص 403
8- وسائلالشيعة/ج 6 /ص 168
9- مزمل/آيه 20
10- غررالحكم/ ص 113
11- الكافي /ج 3 /ص 242
12- ص/آيه29
13- مستدركالوسائل/ج 4 /ص244
14- وسائلالشيعة/ج 6 /ص 174
15- وسائلالشيعة /ج 6 /ص 175
16- مستدركالوسائل /ج4 /ص